CRI Online
 

ورزش با زبان اشاره

GMT+08:00 || 2012-04-13 14:39:01        cri

         

دوستی می گفت، خیلی حیفه که اگر برای مدتی در کشور چین باشی و در مورد طب چینی، چیزی ندانی! آن که عاشق طب سنتی چین است و ظاهرا این طب خیلی جاها به دادش رسیده می گفت: من اگر روزی در کشور چین زندگی کنم، اولین کاری که انجام می دهم، این است که در این زمینه پژوهش می کنم!!!

نه دوستان، قرار نیست از طب سنتی چین برای شما بگویم، خیر!

این ها را گفتم تا من هم باور مشابه خودم را مطرح کنم! راستش، من هم بر این باورم که، حیفه آدم در کشور چین زندگی کند و نتواند پینگ پنگ بازی کند! اگرچه خاستگاه ورزش پینگ پنگ را چین ندانسته اند، اما آورده اند که در اوایل دهه 1950 برای اولین بار پینگ پنگ بازهای چینی، قدم به مسابقات بین المللی گذاشتند و گرچه در ابتدا موفقیتی به دست نیاوردند، اما در سال های بعد، تبدیل به یکی از مدعیان درجه اول قهرمانی این ورزش شدند.

به هر حال، با توجه به این تبحر آن ها در این رشته ورزشی، و همچنین ورزش ووشو، که مهد آن، این کشور پهناور است، من واقعا فکر می کنم، برای کسی که قرار است مدتی را در این کشور زندگی کند، واجب است که یکی از این دو رشته ورزشی را به عنوان توشه ای برای دوران سالخوردگی خودش انتخاب کند. ناگفته نماند که در کشور چین، مدارسی برای این دو رشته ورزشی وجود دارد و والدین تلاش می کنند تا فرزندان خود را از همان کودکی در این گونه مدارس ثبت نام کنند، و یا با هماهنگی مدارس در مقاطع راهنمایی و دبیرستان، از مربیانی ماهر برای آموزش به فرزندان خود، دعوت کنند.

البته ورزش پینگ پنگ از آن دسته ورزش هاست که هر کسی ادعا می کند که می تواند به خوبی بازی کند، اما من مطمئنم اگر قرار باشد هر کدام از این مدعیان با یک چینی، حتی یک کودک چینی رقابت کنند، دیگر هرگز چنین ادعایی نمی کنند. باورکنید بچه های کوچولو هنگام ورزش آن قدر فرز و چابک هستند که به گرد پایشان هم نمی رسید! بنده تجربه کرده ام و می گویم!

بهرحال، هنوز برای آن دوست عاشق طب سنتی چین، موقعیت زندگی در این کشور پیش نیامده، اما من به محض این که این موقعیت برایم پیش آمد، تصمیم گرفتم تا در کلاس های این ورزش پر جنب و جوش و شیرین ثبت نام کنم.

         

اما، مشکلات تازه شروع شدند! قضیه از این قرار است که، پس از این که برای پیدا کردن کلاس های آموزشی این ورزش، از طریق دوستان مترجم چینی، کلی پرس و جو کردم، توانستم یک ورزشگاه در نزدیکی محل زندگی ام پیدا کنم. اما زمانی که برای ثبت نام به مرکز ورزشی مورد نظر رفتم، مسوولان ثبت نام گفتند که آن ها هیچ مربی ندارند که بتواند به زبان انگلیسی آموزش بدهد! آن ها وقتی اصرار من را برای ثبت نام دیدند، متعجب شدند که آخر من که زبان چینی بلد نیستم چه طور می توانم از یک مربی چینی، درس پینگ پنگ بگیرم!

خلاصه، مسوولان ثبت نام که با پافشاری من برای ثبت نام مواجه شدند، چاره ای ندیدند، جز این که یکی از مربی های جوان ورزشگاه را به نام آقای "لو یان" که با زبان انگلیسی در حد ابتدایی آشنا بود، معرفی کنند.

خب حالا بنده مشتاقانه سر کلاس حاضر شدم، اما، من فقط می توانم بگویم، "نی هاو، نین هاو ما؟" (سلام. حالتون چطوره؟) و مربی هم فقط می گوید،"های. تنکیو. ها آر یو؟"(سلام. متشکرم. حال شما چطور است؟) خب، ظاهرا مربی با این مقدار سواد بنده، نمی توانست درسی بده و وقتی هر دو متوجه شدیم که نمی توانیم هیچ نوع ارتباط کلامی با یکدیگر داشته باشیم، متوسل شدیم به زبان اشاره! و حالا تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل!!!

البته، مربی جوان و با حوصله کلاس را با همان روش ادامه داد. آقای لو، با نشان دادن چگونگی دست گرفتن راکت پینگ پنگ و درست ایستادن و حرکت پا، بالاخره توانست اصول اولیه را به من آموزش بدهد، من هم تلاش کردم تا با دقت در حرکات او و ورزشکاران دیگر که در این ورزشگاه حضور داشتند، کارم را درست انجام بدم.

به این ترتیب چند جلسه ای را سپری کردیم! من سه روز در هفته را با اشتیاق تمام به کلاس می رفتم و درس می گرفتم. اما جالب است که بدانید در طول این کلاس ها تنها جملاتی که بین ما به غیر از سلام چینی و انگلیسی رد و بدل شد، این بود که مربی فقط می گفت: "ریلکس! ریلکس"(استرس نداشته باش) و من هم می گفتم: "دویی بو چی! دویی بو چی!" (ببخشید! ببخشید!)

اخبار مرتبط
پیام شما
تازه ترین برنامه ها
ببینید بشنوید