CRI Online
 

مهار و کنترل سیلاب توسط "دائو"

GMT+08:00 || 2014-05-13 19:53:41        cri
آورده اند که در عهد باستان در چین، سیلابی جاری شد که 22 سال به طول انجامید. در آن زمان، زمین همانند دریا شده بوده و غلات را آب فرا گرفته بود. مردم جایی برای خانه سازی نداشتند تا ساکن شوند. آن ها غذای کافی هم نداشتند و همواره مورد حمله پرندگان و جانوران قرار می گرفتند. به این سبب، جمعیت به سرعت کاهش پیدا می کرد.

"یائو" پادشاه کشور نگران بود، بنابراین سران قبایل مختلف را جمع و در این مورد با آنان مشورت کرد. عاقبت آنان تصمیم گرفتند برای مهار سیلاب از شخصی به نام"گون" استفاده کنند.

"گون" پیشنهاد آن ها را پذیرفت و برای این کار فکر خود را به کار انداخت و در آخر به این نتیجه رسید که اگر در اطراف روستا سدی بلند بسازد، می تواند سیلاب را مسدود کند. اما برای ساخت سد در این وضع چه طور می توانست خاک و سنگ بسیار جمع آوری کند.

او در این فکر بود که لاک پشتی از آب بیرون آمد و به وی گفت: در فلک، اقامتگاه ایزد، نوعی گنج به نام "خاک سی ژان" وجود دارد که خود به خود افزایش یافته و به کوه و سد تبدیل می شود.

"گون" از شنیدن این خبر خیلی خوشحال شد و از لاک پشت خداحافظی کرد و به سمت غرب رفت.

بالاخره به هر زحمت که بود، "گون" به کوه "کون لون" در غرب رسید و ایزد را دید. وی به ایزد التماس کرد که "خاک سی ژان" را به وی بدهد تا سیلاب را مهار و کنترل کند و جان مردم را نجات دهد. اما ایزد خواسته ی او را رد کرد.

"گون" که برای مردم نگران بود و به سختی و رنج آنان فکر می کرد، در نهایت خاک "سی ژان" را دزدید.

او همین که به شرق بازگشت، خاک "سی ژان" را به سیلاب انداخت. خاک به سرعت افزایش یافت و چندی نگذشت که سدی ایجاد شد و مردم از سیلاب رها شدند. آنان از شادی فریاد می زدند و بالا و پایین می پریدند. پس از آن کشاورزی و تولید را از سر گرفتند.

اما، از آن سو، ایزد از کار "گون" با خبر شد و با اعزام ارتش آسمانی آن خاک را پس گرفت.

سیلاب بار دیگر آمد و سد و مزرعه ها را ویران کرد. بسیاری از مردم غرق و کشته شدند. پادشاه "یائو" عصبانی شد و دستور داد که "گون" به علت ناکارآمدی و نتوانستن مهار سیلاب پس از 9 سال، حالا باید کشته شود.

به این ترتیب "گون" به مدت سه سال در کوه "یو" زندانی و سپس اعدام شد.

پس از 20 سال، "یائو" تخت پادشاهی خود را به "شون" داد. "شون" ، "دا یو" پسر "گون" را برای مهار و کنترل سیل منصوب کرد. ایزد نیز خاک "سی ژان" را به وی داد.

"دائو" در آغاز مثل پدر خود با شیوه سدسازی سیلاب را مهار کرد. اما پس از اتمام سد، نیروی سیلاب مسدود شده بیشتر شده و سد تخریب شد. پس از بارها امتحان، "دا یو" فهمید که تنها با ایجاد سد، مهار سیلاب میسر نیست. باید در جایی سد ساخته شود و در جایی دیگر آب تخلیه شود.

این بود که "دا یو" لاک پشت، موجود الهی را به محل خاک "سی ژان" وارد کرد و در محل فرورفتگی قرار داد. با این خاک خانه ی مردم را بنا کرد. او کانال حفاری و مسیر رودها را لایروبی و آب را به طرف دریا هدایت کرد.

البته افسانه ها درباره ی مهار سیلاب توسط "دا یو" بسیار است.

گفته شده که "دا یو" در روز چهارم پس از ازدواج خود، برای مهار سیلاب از خانه بیرون رفت و در جریان 13 سال، تنها سه بار از مقابل خانه ی خود عبور کرد و حتی یک بار هم وارد خانه اش نشد.

پس از دشواری ها و زحمت بسیار، سرانجام "دا یو" سیلاب را مهار کرد و آب رودخانه ها را به طرف دریا هدایت کرد و از آن به بعد، مردم در صلح و صفا زندگی کردند.

"شون" نیز به سبب خدمات "دایو" با کمال میل پادشاهی خود را به وی داد و این کار به خواست مردم انجام شد.

اخبار مرتبط
پیام شما
تازه ترین برنامه ها
ببینید بشنوید