CRI Online
 

هراس ایالات متحده از «پساآمریکا» و نقش مهم چین

GMT+08:00 || 2014-12-16 15:48:54        cri

راهبرد ارائه شده از سوی دولت آمریکا به اهمیت منطقه پاسیفیک و توجه به آن به عنوان ظرفیت عظیم اقتصادی و صنعتی توجه نموده و اشاره دارد که ایالات متحده بایستی تا سال ۲۰۲۰ راهبرد اصلی‌اش در منطقه شرق آسیا باشد.

به گزارش سرویس اقتصادی جام نیوز، ریاست جمهوری ایالات متحده در سفری به جمهوری خلق چین، با شرکت در نشست اقتصادی آسیا و اقیانوسیه عزم کشورش را برای فعالیت بیشتر در این منطقه نشان داد.

اوباما سکان‌دار کشوری است که بدهی تریلیاردی‌اش اقتصاد و تولید ناخالص آمریکا را به شدت رو به نزول سوق داده و آمریکا را بدهکارترین کشور جهان نموده است.

بر این اساس به بررسی موضوع سفر و دلایل حضور اوباما در شرق آسیا می‌پردازیم.

راهبرد ارائه شده از سوی دولت آمریکا به اهمیت منطقه پاسیفیک و توجه به آن به عنوان ظرفیت عظیم اقتصادی و صنعتی توجه نموده و اشاره دارد که ایالات متحده بایستی تا سال ۲۰۲۰ راهبرد اصلی‌اش در منطقه شرق آسیا باشد.

در واقع وجود جمعیت بالغ بر دو میلیارد نفر، نیروی کار ارزان، ظرفیت بالقوه طبیعی و از همه مهم‌تر رشد تولید ناخالص داخلی به بیست درصد در سال ۲۰۱۳، آمریکا را بر آن داشت تا نسبت به این منطقه نگاهی دیگر کند.

اما بررسی مواضع آمریکا نیز حائز اهمیت است. اوباما برای اولین بار پس از جنگ جهانی دوم بودجه نظامی ارتش کشورش و همچنین واردات نفت را به شدت کاهش داد؛ به‎طوری که میزان واردات از ۱۰۷۱۰ هزار بشکه در اوت ۲۰۰۶ به ۷۲۰۰ هزار بشکه در فوریه ۲۰۱۴ رسید.

تغییر این رویکرد در آمریکا به مناسبت افزایش قیمت حامل‌های انرژی به خصوص نفت صورت پذیرفته است. بر این اساس ارتباط با منطقه پاسیفیک و شرق آسیا می‌تواند راهبردهای استکباری آمریکا را در منطقه تقویت نماید.

اما مشکل اساسی آمریکا قدرت گیری دولت چین در موضوعات مختلف است. کشوری که در سال ۲۰۱۰ به قدرت دوم اقتصاد جهان بدل شد و توانست ثبات اقتصادی بالای خود را با رشد مداوم ۷.۵ درصدی تجربه نموده و آن را تقویت نماید.

این رشد نه تنها می‌تواند مانع از حفظ نظام تک‌قطبی شود، بلکه سبب می‌شود تا هژمونی قدرت‌طلبی آمریکا به شدت افول نماید. افزایش بودجه نظامی دولت چین  در سال ۲۰۱۳ با رشد ۱۲ درصد، ترس از دست دادن منطقه شرق آسیا را بیشتر در دولتمردان ایالات متحده آمریکا تقویت می کند و آنان را وادار می‌سازد تا نسبت به این تهدید، فعالیت بیشتری از خود نشان دهند.

هرچند این کشور در مسأله اختلاف سرزمینی و دریایی میان چین و کشورهای اطرافش نتوانست از راهبردهای خود دفاع کند، اما برنامه‌ریزی برای نفوذ در این منطقه را به شدت در دستور کار خود قرار داده است.

حال با توجه به این مسأله می‌توان گفت که دولت آمریکا با ورود به منطقه شرق آسیا چند راهبرد اساسی را دنبال می‌نماید:

الف) جریان سازی و تقویت متحدان منطقه‌ای

دولت آمریکا به دلیل ضعف‌های اساسی درونی و هویتی -به ویژه نیازهای اقتصادی- به شدت در مسائل اساسی نیاز به همکاری بین‌المللی و استفاده ابزاری از سرمایه دیگر کشورها دارد.

بر این اساس، برای مهار دولت چین، استفاده ابزاری از کشورهای مختلف منطقه به ویژه کره جنوبی، ژاپن، ویتنام و... می‌تواند نقش مهمی را برای مهار قدرت نوظهور چین ایفا کند.

به عبارت دیگر کمربند کره جنوبی، ژاپن، ویتنام کمربند مطمئنی برای مهار قدرت ژئوپولیتیک چین در آینده نزدیک خواهد بود.

ب) کسب اقتصاد قدرتمند و حفظ قدرت اول اقتصادی

همان‌طور که بیان شد، دولت آمریکا با دارا بودن ۳۰ درصد تولید ناخالص جهانی در سال ۱۹۹۲ به نقطه اوج ۳۷ درصد در سال ۲۰۰۱ رسید و در نهایت برای تحقق چشم‌انداز ۲۵ درصد در ۲۰۱۹ چشم‎داشت فراوانی به منطقه شرق آسیا دارد؛ منطقه ای که در آن از تولید ۷ درصد در سال ۱۹۹۲ به ۲۰ درصد در سال ۲۰۱۳ رسیده و چشم‌انداز ۲۶ درصدی را برای خود برنامه‌ریزی نموده است.

لذا توجه آمریکا به این مسأله می‌تواند بسیار برایش مهم باشد.

د) همراهی بین‌المللی چین

دولت چین پس از اجرای سیاست «در‌های باز» از رویکرد ضدآمریکایی خویش کمی دست برداشته است. اما هنوز ساختار و اهداف این کشور بر اساس مبارزه با امپریالیسم طراحی شده و در آن ایدئولوژی سوسیالیستی به عنوان ایدئولوژی اصلی پذیرفته شده است و دنبال می‌شود.

در واقع تعارض ایدئولوژیک دو کشور چین و آمریکا، قابلیت آن را دارد که سبب شود این دو کشور با دارا بودن اقتصاد و عمق راهبردی، جنگ سردی نوین را پیگیری نمایند. لذا حضور اوباما در این نشست می‌تواند به نزدیکی این دو کشور کمک نموده و سبب شود تا این دو کشور در یک راهبرد قرار گیرند.

اما آنچه که باید به عنوان نتیجه‌گیری بیان داشت، توجه به مسأله شرق آسیا به عنوان مسأله اساسی و چشم‌انداز مهم دولت آمریکا در افق ۲۰۲۰ این کشور است.

آمریکا به عنوان جریان استکباری و استعماری، حضور خود را در شرق آسیا از آن جهت دنبال می‌نماید که جهان تک‌قطبی از هم نپاشد و «پساآمریکا» تحقق عینی نیابد.

لذا بررسی و تحلیل این موضوع بسیار اهمیت دارد تا جمهوری اسلامی ایران به عنوان یک کشور فعال در منطقه غرب آسیا و عضو شورای همکاری شانگهای، رابطه خود را با کشورهای شرقی آسیا افزایش داده و بتواند زمینه قدرت و نفوذ راهبردی خویش در این مناطق را بهبود ببخشد.

اخبار مرتبط
پیام شما
تازه ترین برنامه ها
ببینید بشنوید