CRI Online
 

بازیگر «رنگ خدا» پس از 17 سال

GMT+08:00 || 2014-10-15 16:53:20        cri

«می‌دونی چیه؟ هیچکی منو دوست نداره‌، عزیزم منو دوست نداره‌، اگر چشم داشتم‌ می‌رفتم مدرسه روستا‌، همه بچه‌های روستا اونجا درس می‌خونن‌، غیر من که باید برم مدرسه نابیناها که اونور دنیاست‌، معلمون می‌گه خدا شما نابیناها را بیشتر دوست داره چون نمی‌بینید‌، ولی من گفتم اگر ما رو دوست داشت نابینا نمی‌کرد تا اونو نبینیم،‌ ولی اون گفت خدا دیدنی نیست‌، خدا همه جا هست‌، شما می‌تونید اونو حس کنید‌، شما می‌تونید اونو با دستاتون ببینید‌، حالا من همه جا رو می‌گردم تا دستم به خدا بخوره و همه چیزو بهش بگم حتی هرچی که تو دلم هست.»

اینها دیالوگ‌های یکی از معروف‌ترین سکانس‌های فیلم «رنگ خدا» به کارگردانی مجید مجیدی است که محسن رمضانی بازیگر نوجوان این فیلم بعد از گذشت حدود 17 سال، همچنان از حفظ بیان می‌کند و می‌گوید این دیالوگ‌ها هیچ وقت از ذهنم پاک نشده است.

به گزارش خبرنگار سینمایی ایسنا،‌ همزمان با روز نابینایان به سراغ بازیگر نابینای فیلم «رنگ خدا» رفتیم که امروز 29 سال دارد و در کنار مادرش در حوالی تهرانسر زندگی می‌کند. جایی که رفت و آمد هواپیماها و صدای ناشی از آن بارها صحبت‌های ما را قطع می‌کند و خود محسن هربار به شوخی مقصدی را برای هر یک از هواپیماها مشخص می‌کند.

رمضانی که عکسی از فیلم «رنگ خدا» را در کنار عکس پدر مرحومش بر روی دیوار خانه دارد با اشاره به نحوه حضورش در این فیلم گفت: در مجتمع نابینایان شهید محبی مشغول تحصیل بودم که یک روز آقای مجیدی آمدند و خواستند برای فیلمشان از بچه‌ها تست بگیرند،‌ به من هم گفتند دوست داری بازی کنی؟ و من با علاقه پاسخ دادم اگر خدا بخواهد و این شانس را داشته باشم‌، بله.

وی ادامه داد: ایشان از حدود 500 نفر تست گرفتند که در نهایت من انتخاب شدم. علاقه زیادی به بازیگری داشتم و دست به گریه کردنم هم حرف نداشت. برای تست دادن کمی گریه کردم که البته ناخواسته بود و اشکم درآمد و در نهایت از انتخاب شدنم بسیار خوشحال شدم.

این بازیگر افزود: آن موقع سریال «همسران» را دنبال می‌کردم و گوش می‌دادم. تصورم از بازیگری این بود که مثلا از یک خیابان رد می‌شویم و کار تمام می‌شود. روز اول که سرکار رفتیم آقای مجیدی که حرکت می‌داد‌، خنده‌ام می‌گرفت و مدام سرم را قایم می‌کردم.

رمضانی با بیان اینکه برای «رنگ خدا» حدود 180 روز در شمال سر فیلمبرداری بودیم‌، گفت: تابستان بود و مدرسه نداشتیم و حسابی به من که آن موقع 10‌، 11 سال داشتم خوش گذشت.

وی درباره رابطه این روزهایش با حسین محجوب بازیگر نقش پدرش و مجید مجیدی اظهار کرد: سر فیلم ارتباط خوبی با آقای محجوب داشتم و هنوز هم گاهی احوال ایشان را می‌پرسم. خود آقای مجیدی هم به من لطف دارند و مدتی پیش خدمت ایشان بودم و به قول معروف تجدید میثاق کردم.

رمضانی درباره فعالیت‌های هنری‌اش بعد از «رنگ خدا» گفت: در سریال «چراغ‌های خاموش» به کارگردانی کاظم بلوچی در کنار اسماعیل شنگله‌، هایده حائری‌ و مهدی سلوکی حضور پیدا کردم و بعد هم این افتخار را داشتم که با استاد کمال تبریزی نقشی را در «خیابان‌های آرام» داشته باشم که باعث افتخار من بود. همچنین در فیلم ویدئویی «انگشتر» که یکی از همکاران آقای تبریزی آن را می‌ساخت نقش کوتاهی داشتم اما هیچ کدام از کارهایم به «رنگ خدا» نمی‌رسید.


1 2 3
اخبار مرتبط
پیام شما
تازه ترین برنامه ها
ببینید بشنوید