![]() |
![]() |
|
![]() |
![]() |
||
![]() |
||
![]() |
||
|
||
![]() |
||
![]() |
GMT+08:00 || 2010-05-14 16:51:06 cri |
فرهاد روز ۲۹ دی سال ۱۳۲۲ در لنگرود گیلان متولد شد. پدرش رضا مهراد، کاردار ایران در کشورهای عربی بود.
اخلاق و رفتار آخرین فرزند خانواده مهراد آنقدر متفاوت بود كه همیشه از سوی اطرافیان به «تقلید از بزرگترها» متهم می شد.
فرهاد تا ۸ سالگی که به همراه خانواده به تهران بازگشت در عراق زندگی میکرد. برادر بزرگ فرهاد ویولن مینواخت. یکی از دوستان برادرش متوجه علاقهٔ فرهاد به موسیقی میشود و از خانواده فرهاد میخواهد که سازی برای او تهیه کنند. با اصرار برادرش یک ویولنسل برای او تهیه میکنند و تمرینات فرهاد آغاز میشود. ولی عمر تمرینات ویولنسل از ۳ جلسه فراتر نرفت و دست روزگار ساز او را شکست. و از آن پس بازهم دل سپردن به تمرینات برادر بزرگتر تنها سرگرمی و ساز تبدیل به رویای فرهاد شد.
با ورود به مدرسه استعداد او در زمینه ادبیات آشكار و ادبیات تبدیل به دلمشغولی او می شود و در آستانه ورود به دبیرستان تمایل به تحصیل در رشته ادبیات پیدا می كند.
اما علیرغم نمرات ضعیفش در دروسی غیر از ادبیات و زبان انگلیسی، مخالفت عموی بزرگش در غیاب پدر، او را مجبور به ادامه تحصیل در رشته طبیعی می كند .و عاقبت دلسپردگی به ادبیات و بی علاقگی به دروس مورد علاقه عمویش سبب میشود تا در كلاس یازدهم ترك تحصیل كند.
بعد از ترک تحصیل در کلاس یازدهم با یک گروه نوازندهٔ ارمنی آشنا میشود و با استفاده از سازهای آنان به صورت تجربی نواختن را میآموزد و مدتی بعد به عنوان نوازندهٔ گیتار در همان گروه شروع به فعالیت میکند. فرهاد دو سال نیز به انگلستان رفت و در آنجا با موسیقی پاپ آن سالهای انگلستان آشنا شد.
پس از بازگشت به ایران فرهاد اولین اجرای موسیقی خود را در هتل رمبو در خیابان ایرانشهر تهران اجرا کرد. سپس به اجرای برنامه در کلوب کوچینی ادامه داد. در این دوران در کافههای مختلف تهران به خواندن آوازهایی از گروههای معروف موسیقی آن زمان از جمله بیتلها، الویس پریسلی، و ری چارلز میپرداخت. در همین دوره ترانهٔ «اگه یه جو شانس داشتیم» را برای دوبلهٔ فیلم بانوی زیبای من خواند که در فیلم استفاده شد.
در سال ۱۳۴۸ فرهاد برای ترانهٔ «مرد تنها» با آهنگ اسفندیار منفردزاده و شعر شهیار قنبری در فیلم رضا موتوری به کارگردانی مسعود کیمیایی آواز خواند. این ترانه در سال ۱۳۴۹ همزمان با اکران فیلم به شکل صفحهٔ موسیقی منتشر شد و آنچنان طرفدار یافت كه فرهاد تبدیل به یك ستاره شد.
اما چون همیشه معتقد بود باید شعری را بخواند كه خود به آن اعتقاد دارد و در واقع آن شعر باید به شكلی زبان حال او باش، پس از «مرد تنها» فقط تعداد محدودی ترانه خواند از جمله ترانه های «جمعه»، «هفته خاكستری» و آیینه ها .
فرهاد ترانهٔ «جمعه» را در سال ۱۳۵۰ برای فیلم «خداحافظ رفیق» به کارگردانی امیر نادری، در ۱۳۵۱ ترانهٔ «خسته» را برای فیلم زنجیری، و در ۱۳۵۶ ترانهٔ «سقف» کار منفردزاده و ایرج جنتی عطایی را برای فیلم ماهیها در خاک میمیرند خواند.
بشنوید:
او تا سال ۱۳۵۷ و انقلاب ایران کنسرتهای فراوانی داد. در بهمن ۱۳۵۷ همزمان با انقلاب ترانهٔ معروفش «وحدت» را با آهنگی از منفردزاده و شعری از سیاوش کسرایی ضبط کرد.
پس از انقلاب در سال ۱۳۶۹ آلبوم خواب در بیداری را منتشر کرد که چند ترانهٔ فارسی و چند ترانهٔ انگلیسی داشت. در این نوار فرهاد پیانو هم مینواخت و بعضی از آهنگها را هم خود ساخته بود. در ۱۳۷۴ نیز اولین کنسرت بعد از انقلابش را در کلن اجرا کرد.
در ۱۳۷۶ آلبوم وحدت او نیز منتشر شد که شامل ترانههای دههٔ ۱۳۵۰ او بود. در ۱۳۷۷ توانست در هتل شرق تهران کنسرت اجرا کند و آلبوم برف را نیز منتشر کرد.
پس از انتشار آلبوم «برف»، فرهاد درصدد تهیه آلبومی با نام «آمین» بود که ترانههایی از کشورها و زبانهای مختلف را در بر میگرفت. اما از مهرماه ۱۳۷۹ به دلیل شدت گرفتن بیماری هپاتیت در خرداد ۱۳۸۱ برای درمان به شهر لیل فرانسه رفت و در روز 9 شهریور همان سال پس از مدتی اغما در بیمارستان، در سن ۵۹ سالگی درگذشت. پیكر فرهاد در آرامگاه تیه پاریس خفته است.
نمونه هایی از ترانه های فرهاد را بشنوید:
© China Radio International.CRI. All Rights Reserved. 16A Shijingshan Road, Beijing, China. 100040 |