ایی لی

cri 2011-09-20 18:37:20

  ما را در همآن روز برای بازدید از روستا و خانه های محلی به حومه شهر بردند، به یک روستای زیبا و پر از بچه رسیدیم، کودکان با مزه و مظلومی داشت، طوری که دوست داشتی همه آنها را بقل کنی و بخوری، من همه آنها را در دور خودم جمع کردم و از دوستم خواستم که یک عکس یادقاری از من با این کوچولو های زیبا بگیرد، همه آنها دور من جمع شدند و خیلی خس خوبی داشتم و به یاد شعر بنی آدم اعضای یک دیگرند که در آفرینش ز یک گوهرند افتادم.


1 2 3 4 5 6 7 8