"
لیو
بان" امپراتور و بنیانگذار
سلسله " هان" غربی بود . وی یکی
از دو امپراتور بود که منشأ
طبقاتی پایین داشت .
" لیو بان" یک
کشاورز زاده و یکی از مقامات
کوچک محلی سلسله" چین" ، اما
روشنفکر و متین بود. سال 209
قبل از میلاد، "لیو بان " در
زادگاه خود مردم را جمع کرده و
به قیام دهقانی به ریاست " چن
شن " و "وو گوان" پاسخ مثبت داد.
بعدها " لیو بان" در راس ارتش
وارد " سیان یانگ" پایتخت سلسله
" چین " شد و به حکومت سلسله "
چین " خاتمه داد. " لیو بان" در
پایتخت سلسله " چین " قوانین
ظالمانه را لغو کرد و به همین
دلیل مورد استقبال مردم قرار
گرفت.
بعد از آن " لیو
بان" با " سیان یو" در راس ارتش
ضد سلسله " چین " به جنگ 4 ساله
" چو" و " هان" پرداخت. سال 202
قبل از میلاد، " لیو بان" در
راس 300 هزارسرباز " سیان یو"
را محاصره کرد که در نتیجه آن "
سیان یو" خودکشی کرد و " لیو
بان" پیروز شد و سال 202 قبل از
میلاد در استان" شاندونگ" خود
را امپراتور اعلام کرد و نام
سلسله اش را " هان" انتخاب کرد
.
"لیو بان" در
انتخاب فرد مناسب برای هر کاری
ماهر بود. هنگامی که ارتش " لیو
بان " وارد " هان جونگ" شد ،
مردم یکی پس از دیگری از خدمت
نظام می گریختند از جمله فردی
به نام " هان سین" . " سیا هه "
مشاور " لیو بان" خود به دنبال
" هان سین" بود . بعد از آنکه "
هان سین" با " سیا هه" بازگشت،
" سیا هه " او را به " لیو بان"
معرفی کرد. " هان سین" هنوز
آشنایی زیادی با مسایل نداشت ،
اما " لیو بان" پیشنهاد "سیا هه"
را قبول کرد و " هان سین " را
به عنوان یک ژنرال بزرگ در ارتش
منصوب کرد. بعدها " هان سین "
در فتح مناطق مختلف خدمات
برجسته ای به " لیو بان"ارایه
کرد .
خطرناکترین حادثه
ای که "لیو بان" در جریان فتح
کشور با آن برخورد کرد،ضیافت"
هونگ من" بود. در آن زمان نیروی
ارتش " سان یو" از "لیو بان"
قویتر بود و وی برنامه داشت که
"لیو بان"را از بین ببرد و خود
امپراتور شود. در جریان
ضیافت"هونگ من" در " سان یو" ،
" سیان جوان" ژنرال بزرگ " سیان
یو" به بهانه به اهتراز در
آوردن شمشیر جهت سلامت مهمانان
کوشید تا "لیو بان " را بکشد. "
لیو بان" نیز وانمود کرد که قصد
خروج از اتاق را دارد ؛ اما در
حفاظت " فان کوا" نگهبان خود به
پایگاه ارتش برگشت. ضیافت" هونگ
من" در تاریخ شهرت دارد . بعد
از آنکه " لیو بان" فرار کرد،
نیروهایش را جمع کرد و سرانجام
"سیان یو" را شکست داد و سلسله"
هان غربی" را ایجاد کرد.
بعد از آنکه " لیو
بان" امپراتور شد،برای از
سرگیری و پیشرفت تولید سلسله
تدابیری اتخاذ کرد. "لیو بان"
زندانیهای سراسر کشور را آزاد
کرده و برده ها را آزاد نمود و
سربازان را از خدمت مرخص کرد .
سپس بیکاری را از بین برد و
نظام قدیم و اقامت طبق خدمات
نظامی را که در سلسله " چین"
اجرا می شد، ایجاد کرد.
بعد از نابودی
سلسله " چین"، حکومت اقلیت نشین
" سیون نون" در شمال چین با این
فرصت به جنوب رفت . سال 200 قبل
از میلاد،" لیو بان" در راس
ارتش اقدام به لشگرکشی کرد و در"
به دنگ" (شمال شرقی "دا تونگ"
استان "شان سی" کنونی) برای هفت
روز و شب مورد محاصره بیش از
سیصد هزار اسب سوار " سیون نون"
قرار گرفت . بعد از رهایی از
خطر،" لیو بان" مجبور شد که
بازارهای مرزی بین "هان" و "
سیون نون" را باز کند تا روابط
دو طرف آرام شود.
هنگامی که " لیو
بان " جوان بود، دانشمندان را
تحقیر می کرد. بعد از آنکه
امپراتور شد، بر آن بود که خود
کشور را فتح کرده است . " لو
جیا" یکی از مقامات عالی رتبه
وی گفت " شما در پست یک اسب
کشور را فتح کردید، اما آیا می
توانید با همین حیله کشور را
اداره کنید؟ بدین جهت " لیو بان"
به " لو جیان" فرمان داد که
کتابی بنویسد و در آن علت از
دست دادن حاکمیت کشور توسط
سلسله " چین" را تشریح کند. در
دوازدهمین سال " گایو جو" ، "لیو
بان" برای خاموش کردن شورش "
این بو" لشگرکشی کرد و تیر خورد
و در نتیجه بیماری ناشی از این
جراحت درگذشت.
