D

dōu

Œadv. 全；完全:

1: (قید ) کاملا ، همه 

客人都到了。

همه مهمانان رسیده اند .

全家都去了。

همه اعضای خانواده رفتند .

adv. 表示加重语气:

2: ( قید )برای  تاکید

天一点儿都不冷。

هوا اصلا سرد نیست .

这道理连孩子都知道。

dū

Œn. 首都:

پایتخت

建都

برقراری پایتخت

新中国首都建在北京。

پکن به عنوان  پایتخت چمهوری خلق چین تعیین شد.  

n. 大城市:

2: ( اسم )شهر بزرگ

都会

پایتخت

上海是个大都市。

dú

Œn. 对生物体有害的物质:

1: ( اسم ) سم ، زهر

消毒

ضد عفونی   ، میکروب کشی

这种气体有毒。

این گاز سمی  است .

adj. 残酷；猛烈:

2: ( صفت ) شدید ، بی رحم

狠毒

شریر، ظالم

他被毒打一顿。

dú

读

v. 看着文字念:

( فعل )خواندن ( با صدای بلند) ،قرائت کردن 

读报

مطالعه   روزنامه

读者对这本书很满意。

خوانندگان از این کتاب بسیار راضی هستند .

他喜欢读书。

dù

Œn. 按照计量标准划出的单位:

 1: ( اسم ) واحد سنجش ، درجه

长度 ︱ 温度

واحد طول ، درجه حرارت

零下5度

پنج درجه زیر صفر

n. 事物达到的程度:

2: ( اسم ) درجه ، سطح

高度 ︱ 知名度

سطح ، درجه شهرت

过度劳累

خستگی بیش از حد

Žn. 法则；准则:

3: ( اسم ) مقررات ، نظام

法度|遵守制度

duǎn

Œadj. 短；长度小:

1: ( صفت ) کوتاه ، طول کم 

短跑

دوی کوتاه

短期

دوره کوتاه

这件衣服一点儿也不短。

این لباس کوتاه نیست .

v. 缺少；不足:

2: ( فعل ) کم بودن ، فقدان 

短少 ︱ 短处

کم ، ضعیف

及时解决资金短缺问题

duì

对

Œadj. 正确；正常:

1: ( صفت ) صحیح ، درست ، عادی

你说得对。

درست گفتی.

这道题做对了。

به این سئوال درست جواب دادی .

他的神色不对。

احساسات روی چهره ایش غیر عادی به نظر می رسد.

v. 比较；检查:

3: ( فعل ) مقایسه کردن ، بازرسی کردن

查对︱ 对照

بازرسی کردن ، مقایسه کردن

对结果

نتیجه را بازرسی کردن

Žv. 面对着；向:

3: ( فعل ) در برابر ... بودن

对待︱ 面对面

برخورد کردن ، روبه رو کردن 

大门对着山。

در مقابل درب کوه است .

classifer. 表示计量:

4: ( واحدشمارش ) جفت

一对耳环

dùn

顿

Œv. 停下来；暂停:

1: ( فعل ) ایستادن  ، متوقف کردن 

他停顿了一下。

او کمی مکث کرد 

v. 安排；处理:

2: ( فعل ) سامان دادن ، رسیدگی کردن

整顿

سامان دادن

把家属安顿下来。

اعضای خوانواده اش را اسکان دادند.

Žadv. 立刻；忽然:

3: ( قید ) بی درنگ ، ناگهان

听了他的话， 大家顿时安静下来。

duō

Œadj. 数量比较大:

1: ( صفت ) تعداد زیاد

多数|多年

تعداد زیاد ، سالهای متمادی

adv. 表示惊奇、称赞或疑问:

2: ( قید ) برای  ابراز  تعجب ، ستایش یا سئوال

月色多美啊!

 ماه چقدر زیبا است !

门有多高