تصمیم چین برای تقویت مصرف به عنوان یک گام مهم در جهت ارتقای رشد اقتصادی و توسعه اجتماعی این کشور قابل ارزیابی است. تبدیل از سرمایهمحور به مصرفمحور برای کشورهای در حال توسعه ارزش بسیار زیادی دارد. توسعه مصرف در کشورهای در حال توسعه میتواند به افزایش درآمد شهروندان و توزیع عادلانهتر ثروت در جامعه منجر شود. این اقدام میتواند نوعی تعادل اقتصادی را فراهم کند و نابرابری درآمدی را کاهش دهد. رشد مصرف میتواند زیرساختهای رفاه اجتماعی را تقویت کرده و بهبود زندگی شهروندان را در زمینههای مختلف از جمله بهداشت، آموزش و بیمه تضمین کند که در نهایت ثبات اجتماعی را تقویت میکند.
مهدی سرابندی، مدیر امور حوزه مدیرعامل بانک صنعت و معدن ایران
همچنین با افزایش تابآوری اقتصادی در مقابل نوسانات خارجی، کشورهای در حال توسعه میتوانند بر خودکفایی اقتصادی خود بهتر کنترل داشته باشند و از وابستگی به نوسانات بیرونی کمترین آسیب را ببینند. به این ترتیب، تبدیل به یک اقتصاد مصرفمحور برای کشورهای در حال توسعه نقطه عطفی مهم است که میتواند به پیشرفت و توسعهی بیشتر آنها کمک کند و به ایجاد یک سیستم اقتصادی پایدار و هموار برای آینده کمک کند.
تدابیری که چین برای تقویت مصرف اتخاذ کرده است، میتواند برای ایران که با دو چالش تورم بالا و کاهش قدرت خرید مواجه است، الهامبخش باشد و در مواجهه با این چالشها کمک کند. افزایش مستقیم درآمد قابل تصرف از طریق اجرای یارانههای هدفمند، اصلاح نظام حقوق بازنشستگی و اقدامات دیگری که به افزایش قدرت خرید خانوارها بپردازد. توسعه زیرساختهای حمایتی مانند ارائه آموزش رایگان و بیمه سلامت همگانی که باعث کاهش هزینههای خانوار شود و امکان مصرف بیشتر را فراهم کند.
تقویت بازار کار رسمی و حفظ حقوق شاغلان که باعث ایجاد اطمینان به آینده و افزایش قدرت خرید افراد شود. محدود کردن ریسکهای بزرگ مانند نوسانات در بازار مسکن و ارز که باعث نااطمینانی مردم نسبت به آینده میشود و باعث افزایش تمایل به پسانداز میشود. تفاوت اساسی بین سیاست مصرفی چین و سیاست مصرفی سنتی ایران که متکی بر یارانه انرژی است، در جهتگیری هوشمندانه و هماهنگی ارتقای مصرف و ارتقای صنعتی است. چین مصرف را با تحول صنعتی پیوند زده و تلاش دارد تا با ارتقاء مصرف، هم تولید پایدار را تأمین کند و هم به بهرهوری صنایع افزوده شود.
به عبارت دیگر، سیاستهای مصرفی چین به هدف ایجاد تعادل بین مصرف و تولید میپردازد. ایران بیشتر بر سیاستهای یارانهای انرژی تمرکز کرده و این موضوع همچنین باعث هدررفت منابع، وابستگی و ناکارآمدی صنایع و مصرفکنندهها میشود. این سیاست، بیشتر تمایل به تثبیت مصرف سنتی با هزینههای بالا دارد و از این جهت با سیاست مصرفی هوشمندانه و هماهنگ چین متفاوت است. بنابراین، تفاوت اصلی بین این دو سیاست مصرفی در جهتگیری هوشمندانه چین به منظور تأمین تعادل بین ارتقای مصرف و رشد صنعتی است.
در این میان استفاده از پلتفرمهای تجارت الکترونیک مانند AliExpress و RMB دیجیتال میتواند ایدههای جدیدی را برای ایران فراهم کند تا از موانع پرداخت بینالمللی عبور کرده و مصرف فرامرزی را فعال کند. پلتفرمهای تجارت الکترونیک فرامرزی مانند AliExpress امکان خرید و فروش کالاها با قیمت مناسب و از سراسر دنیا را فراهم میآورد که میتواند به افزایش صادرات و واردات کمک کند. استفاده از RMB دیجیتال میتواند به جلوگیری از موانع مربوط به پرداختهای بینالمللی و وابستگی به سیستمهای بانکی غربی کمک کند. این ابزارها میتوانند به توسعه تجارت برونمرزی و افزایش فعالیتهای مصرفی در بازار خارجی کمک کنند.
استفاده از این پلتفرمها و ابزارهای دیجیتال میتواند ایران را به یک بازار بینالمللی رو به رشد تبدیل کرده و موجب ارتقاء تجارت و مصرف در سطح بینالمللی شود. این کشور به عنوان دومین اقتصاد جهان، تأثیر گستردهای بر تقاضای جهانی دارد و اهمیت زیادی در حفظ جریانهای اقتصادی جهانی دارد. هرگونه افزایش در مصرف داخلی چین، باعث افزایش تقاضای برای کالاهای وارداتی میشود که این میتواند به نفع کشورهای صادرکننده دیگر باشد. سرمایهگذاریهای چین در پروژهها و زیرساختهای فرامرزی، نه تنها منجر به رشد داخلی چین میشود بلکه جریان سرمایه را فعال نگه میدارد و به ارتقای صنعت بینالمللی کمک میکند. صادرات فناوری و تجربه توسعهی چین به کشورهای در حال توسعه، میتواند به آنها مسیرهای جدیدی برای رشد و توسعه ارائه کند و تحولی اقتصادی را به آنها بیاورد.
در نتیجه، چین نه تنها به عنوان موتور رشد خود است، بلکه میتواند با گسترش مصرف داخلی و سرمایهگذاری، به احیای و تقویت اقتصاد جهانی کمک موثری بکند.
مهدی سرابندی، مدیر امور حوزه مدیرعامل بانک صنعت و معدن ایران
مطالب نوشتهشده در این مقاله برگرفته از نظرات شخصی نویسنده است و موضع رسمی بخش فارسی رادیو و تلویزیون مرکزی چین را منعکس نمیکند.