در دنیای امروز، هوش مصنوعی و دادههای بزرگ به عنوان عوامل کلیدی بر روابط بینالملل تاثیر میگذارند و توجه محققان را جلب کردهاند. این فناوریها محیطی برای رقابت قدرتهای بزرگ ایجاد میکنند و تاثیر چشمگیری بر قدرتهای نظامی و اقتصادی دارند.
تاثیر هوش مصنوعی و دادههای بزرگ بر تصمیمگیری ملی در سیاستهای خارجی و امنیتی به وضوح مشاهده میشود و این فناوریها به دولتها امکان تصمیمگیریهای بهتری میدهند و از نقصهای انسانی جلوگیری میکنند. این ابزارها همچنین در پیشبینی سیاستهای کشورها و مدیریت بحرانها موثر هستند. استفاده از آنها در سیستمهای تسلیحاتی، به ویژه سیستمهای خودمختار، پرسشهای اخلاقی را به همراه دارد و بر جنگهای اطلاعاتی و سایبری نیز تاثیرگذار است. دولتها به طور فزایندهای در بخش خصوصی مداخله میکنند که میتواند تغییرات قابل توجهی در محیطهای عملیاتی شرکتها ایجاد کند و شامل هزینههای جدید و انگیزههای مالی برای تغییر در تحقیق و توسعه باشد.
بسیاری از کشورها نگران تضعیف فناوریها و بخشهای استراتژیک خود هستند، که این امر میتواند تهدیدی برای رشد اقتصادی، امنیت ملی و ظرفیت نوآوری بهشمار رود. برخی سیاستهای صنعتی جدید بر ایجاد شغل تمرکز دارند و برخی دیگر تاثیرات قابل توجهی بر تجارت بینالمللی دارند؛ از جمله مثالهای این سیاستها میتوان به سیاستهایی در چین مانند Made in China 2025 و ابتکار کمربند و جاده طراحی شدهاند، اشاره کرد. این سیاستها به رشد اکوسیستم تجارت صادراتی کمک میکنند ولی مسائل جدیدی نیز به وجود میآورند. مداخلات دولتها در بخش خصوصی تاثیر زیادی بر محیط کسب و کار جهانی دارند و شرایط رقابت را تغییر میدهند. این موضوعات جهانی نیاز به تحلیل دقیقتری برای درک بهتر اثرات و تداوم مداخلات دولتی دارند.
دولتها با افزایش مداخلات در بخش خصوصی از طریق سیاستهای صنعتی، تاثیر قابل توجهی بر محیط کسب و کار دارند. شناخت انواع سیاستهای صنعتی میتواند اطلاعات مفیدی برای مدیران فراهم کند. این سیاستها به چهار دسته افقی، عمودی، سمت عرضه و تقاضا تقسیم میشوند که هر یک تاثیرات متفاوتی بر رفتار بازار و رقابت دارند. سیاستهای افقی به همه شرکتها اعمال میشوند، در حالی که سیاستهای عمودی به نفع بخش خاصی تاثیر میگذارند. ابزارهای سمت عرضه و تقاضا نیز تاثیرات حیاتی در محیط بازار دارند و میتوانند بازارها را به شکلهای مختلف تغییر دهند.
مدیران کسب و کار باید بهطور مداوم تغییرات در سیاستهای صنعتی را نظارت کرده و با آنها ارتباط برقرار کنند. این شناخت به مدیران کمک میکند تا برنامهریزیهای مناسبی انجام دهند و به چالشها و فرصتها پاسخ دهند. انعطافپذیری و تطبیق با محیط جدید سیاستهای صنعتی اهمیت بالایی دارد تا کسب و کارها از شرایط بهرهبرداری کنند. تجارت جهانی در حال حاضر پیچیده و بینالمللی شده است و برای مدیران چالشهای زیادی مانند تفاوتهای زبانی و فرهنگی و نظارت بر تیمهای چندملیتی را به همراه دارد. همچنین، مسائل اقتصادی مانند مبادله ارز، تورم و محیط سیاسی کشورهای مختلف بر مدیریت تجارت جهانی تاثیرگذار است.
یکی از مسائل اساسی در مدیریت تیمهای جهانی، تفاوتهای زبانی است که میتواند به مشکلاتی در ارتباطات بینالمللی منجر شود. مدیران باید از راهکارهای مانند استفاده از ترجمه حرفهای یا نرمافزارهای ترجمه بهره بگیرند و همکاری با مترجمان را در نظر داشته باشند. همچنین، تفاوتهای فرهنگی نیز چالشهای خاص خود را دارند و آشنایی با آداب و رسوم این فرهنگها برای ارتباط مؤثر حیاتی است. در حوزه اقتصادی، مسائلی مانند مبادله ارز و تورم تاثیر زیادی بر تجارت جهانی دارند و مدیران باید این نوسانات را در قیمتگذاری و مدیریت مالی مد نظر قرار دهند تا به موفقیت برسند.
مدیریت تیمهای جهانی و تجارت جهانی نیازمند فهم عمیق از تفاوتهای زبانی، فرهنگی و اقتصادی است. استفاده از راهکارهای مناسب برای ارتباطات مؤثر و مدیریت تغییرات اقتصادی به موفقیت تجارت جهانی کمک میکند. تحلیل بهروز مبادلات ارزی و تورم برای مدیران جهانی حیاتی است.
همچنین، شناخت سیاست خارجی و روابط بینالمللی نقش اساسی در موفقیت کسب و کارها دارد.
مسئولیت گروه G20 در اصلاح سازمان ملل متحد تا سال 2025 نیز مهم است و اقدامات این گروه میتواند به تقویت نقش سازمان در مواجهه با چالشهای جهانی و تحقق اهداف پایدار کمک کند. اصلاحات باید به ارتقا شفافیت در مجمع عمومی و بهبود فعالیتهای سازمان ملل منجر شود. همچنین، همکاری با نهادهای مالی و سازمانهای اقتصادی بینالمللی برای حفظ صلح و توسعه پایدار ضروری است.
تقویت نمایندگی کشورهای در حال توسعه میتواند به ایجاد تعادل و عدالت در تصمیمگیریهای بینالمللی اقتصادی و ارائه نهادهای موثرتر کمک کند.
همکاری ایران و چین در شرایط تحریم میتواند برای هر دو کشور سودمند باشد، زیرا چین به دنبال تقویت روابط دوستانه با ایران برای حفظ حاکمیت ملی و امنیت، توسعه اقتصادی و بهبود روابط با کشورهای همسایه است. این همکاری میتواند به تعمیق روابط دوجانبه و ارتقای پایداری مشارکتهای راهبردی منجر شود. ایران نیز میتواند از این همکاری برای توسعه ملی و کمک به صلح منطقهای بهرهبرداری کند. در نهایت، این همکاری میتواند به توسعه در بخشهای مختلف اقتصادی، اجتماعی و سیاسی منجر شده و به تعزیز نظم بینالمللی و ایجاد محیط منصفانه کمک کند.
مهرداد حاجی زاده فلاح، تحلیلگر مسائل اقتصادی ایران
مطالب نوشتهشده در این مقاله برگرفته از نظرات شخصی نویسنده است و موضع رسمی بخش فارسی رادیو و تلویزیون مرکزی چین را منعکس نمیکند.