هفتههای اخیر شاهد انبوهی از مقالات در رسانههای غربی بودهایم که ادعای فروپاشی اقتصاد چین را سر میدهند. در کنگره ایالات متحده، به اصطلاح هفته چین مملو از طرحهایی بود که برای متوقف کردن رشد چین طراح شدهاند.
همه آنها جهتگیری مجدد اقتصاد را با افت اقتصاد چین اشتباه گرفتهاند.
سومین جلسه عمومی بیستمین کمیته مرکزی حزب کمونیست چین اصلاحات ضروری برای تغییر جهتگیری اقتصادی از یک مدل قرن بیستم به اقتصادی مبتنی بر افزایش بهرهوری دیجیتال و ارائه خدمات را تایید کرد.
این اصلاحات برای تقویت گسترش رفاه مشترک در سراسر جامعه طراحی شدهاند.
اقدامات اتخاذ شده توسط آمریکا و اروپا را میتوان معیاری مستقل برای سنجش موفقیت این سازماندهی مجدد اقتصادی قلمداد کرد. اگر ایالات متحده و اروپا واقعا بر این باور بودند که اقتصاد چین در مخمصه و دردسر افتاده، ایجاد موانع تجاری، اعمال تعرفهها، رد مقررات «سازمان تجارت جهانی» (WTO) و تلاش برای خرابکاری در سازمان تجارت جهانی همگی غیرضروری میبودند.
کشورهای غربی در حال اعمال این سدها و موانع بر سر راه رشد اقتصادیاند زیرا عمیقا نگران سطح رشد اقتصادی چین هستند. به نظر میرسد آنها از تقریبا هر چیزی برای جلوگیری از این تداوم رشد استفاده میکنند.
چین بیش از یک دهه قبل مسیری قاطع را برای توسعه خودروهای کارآمد و اقتصادی اتخاذ کرد. نتیجه این تصمیم وجود دامنه گستردهای از گزینههای خودروهای برقی با توجه به بودجه مشتری است. این خودروها از نظر طراحی، مشخصات و عملکرد در مقایسه با خودروهای ناکارآمد تولید شده در غرب برتری دارند. تا همین اواخر خودروسازان غربی سرمایهگذاری جدی روی فناوری خودروهای برقی انجام نداده بودند.
واکنش آنها به اقتصادی که به شکلی روزافزون مبتنی بر تولید پیشرفته است، اعمال یکجانبه تعرفههای گستردهای است که با مقررات WTO سازگار نیست. این واکنش ناشی از آشفتگی یک معیار برای موفقیت چین در توسعه یک اقتصاد تولیدی پیشرفته محسوب میشود.
این اقتصاد پیشرفته بر تراشههای رایانهای پیچیده پیشرفته متکی است. وقتی آمریکا فکر میکرد چین از توسعه ایالات متحده در این حوزه عقب افتاده، هیچ نگرانی درباره دسترسی جهانی به این تراشهها وجود نداشت؛ اما به محض آنکه چین در این زمینه رقابتپذیر شد، دولت «دونالد ترامپ» و سپس «جو بایدن» با اعمال تحریمها و «قانون تراشه» سعی در سرکوب این رشد کردند.
این اقدامات برخی اختلالات موقتی ایجاد کرد اما تحقیق و توسعه چین راهحلهای خودکفایانهای را تولید کرد که از تراشههای «TSMC» که زمانی پیشتاز بودند، سبقت گرفت.
پیامد ناخواسته قانون تراشه آمریکا کاهش سهم بازار TSMC و کاهش سودآوری آن بوده است. علاوه بر این، تامینکنندگان هلندی ماشین آلات لیتوگرافی پیشرفته برای تولید این نیمهرساناها نیز در حال از دست دادن سهم بازار خود با یک تاثیر چشمگیر بر توازن تجاریاشان هستند.
تهدیدات تجاری آمریکا علیه تامینکنندگان در سایر کشورها اعتماد به تعهد آمریکا به تجارت آزاد واقعی را تضعیف کرده است.
تنوع تحریمهای تجاری مدارک بیشتری دال بر نگرانیهای غرب درباره توان اقتصادی چین به دست ما میدهد. اگر غرب واقعا بر این باور بود که اقتصاد چین ضعیف است، این تحریمها ضرورتی نداشتند چرا که تهدیدی از جانب اقتصاد چین وجود نداشت. آمریکا به طور خاص تلاش برای خرابکاری در اقتصاد چین را به منظور متوقف کردن رشد آن انتخاب کرده و این خود شاهدی است بر اینکه چشمانداز اقتصاد چین همچنان قدرتمند است.
پیشرفتهای چین در هوش مصنوعی، محاسبات کوانتوم و دیگر حوزههای فناوری پیشرفته نشان میدهد که این تلاشهای خرابکاری موفق نبودهاند.
اساس اقتصاد دیجیتالی جدید و مولدتر چین به خوبی پایهگذاری شده و به همین دلیل است که واکنشهای منفی ایالات متحده تا این حد سرسختانه است.
آمریکا حدی به خاطر سوء استفاده خود از تحریمها و دستکاری شرایط ارز خارجی برای معاملات برون مرزی، برتری خود را در تسویه ارزهای تجاری بینالمللی تضعیف کرده است.
کشورهای تولیدکننده نفت سازوکارهای دلارهای نفتی را رد کردهاند و این کالای حیاتی را برای تسویه با ارزهای مختلف از جمله یوان دیجیتال باز گذاشتهاند. تلاشهای ایالات متحده برای قطع دسترسی به «سوئیفت» به توسعه سیستمهای رقیب به ویژه در میان اعضای سازوکار «بریکس» منجر شده است.
این همه جنجال تا حدی برای سرکوب رشد اقتصادی چین طراحی شده اما باز هم تأییدی لجوجانه مبنی بر تداوم قدرت اقتصادی چین است.
اقتصاد چین در یک حرکت آهسته اما غیرقابل برگشت به سمت بهبود بهرهوری مبتنی بر دیجیتالی شدن قرار دارد. تلاش برای تحریم، سرکوب با تعرفهها و رد منابع، تاییدی مستقل مبنی بر آن است که آمریکا توان کنونی و آینده رشد اقتصادی چین را به رسمیت شناخته است.
-
2024/09/18 16:02:20
- GMT+08:00
- /