حسن خسروجردی
آن هایی که منابع آفریقا را بردند؛ روی مردم، آب و خاک این قاره آزمایش های خطرناک و پر هزینه انجام دادند و برای آفریقایی ها بدهی های سنگینی به جا گذاشتند، استعمارگران غربی بودند که اگر چه اشتهای آن ها در بهره کشی و سودجویی سیری ناپذیر است، اما در این روزگار، شعار های حقوق بشری و ژست متمدنانه دست و پایشان را بسته است و باید برای ادامه استعمار خود شیوه های نوینی دست و پا کنند.
غرب برای آفریقا چه کرده ؟! تا پیش از جنگ جهانی، آفریقا عملا بین کشور های اروپایی تقسیم شده بود و هر کدام بخشی از منابع ارزشمند آفریقا را غارت می کردند. اما حضور چین در آفریقا استعماری نیست و چینی ها به عنوان شریک اقتصادی و تجاری و با سرمایه گذاری وارد آفریقا شده اند.
اگر غرب می خواهد اطمینان حاصل کند که جز خودش دست هیچ قدرت دیگری به منابع معدنی و مواد خام آفریقا نمی رسد، باید این پاسخ را بشنود که با حضور چین ، آفریقایی ها به کارآفرین و تولید کننده تبدیل خواهند شد و این تغییر برای غرب ترسناک تر از ازدست دادن منابع قاره سیاه خواهد بود.
اگر دولت های آفریقایی در مولد بودن ناتوان هستند، این ناتوانی محصول استعمار غرب است. حضور یک بازیگر اقتصادی فرامنطقه ای که علاقه ای به تشدید درگیری های داخلی، کشت و کشتار و فروش اسلحه ندارد، در میان مدت و بلند مدت منجر به رهایی کامل آفریقایی ها از قید و بند استعمار قدیم، جدید، پنهان و آشکار غرب خواهد شد.
دولت های آفریقایی بدون تشدید تنش های داخلی، فارغ از هزینه های نظامی گری و با تمرکز بر توسعه اقتصادی می توانند به مهار تورم فکر کنند. حتی اگر به گفته غربی ها چین را استعمار گر بدانیم، چین چیزی جز توسعه اقتصادی را نمی فهمد و قواعد اقتصادی دو طرفه و برمبنای بازی برد برد تنظیم شده اند.
کشورهای اروپایی و آمریکا در حال از دست دادن جایگاه خود در آفریقا هستند. این کشورها به دلیل سال ها سابقه استعمار، خشونت، برده داری و نسل کشی؛ منفور آفریقایی ها هستند. با تاریخ شومی که غرب در آفریقا ساخته، حتی اگر سفید پوستان متمدن غربی بخواهند به مردم آفریقا کمک کنند، آفریقایی ها با تردید به ادعا آن ها می نگرند. اما سابقه روابط حسنه بین چین و آفریقا سبب شده آفریقایی ها معامله برد برد چین را بپذیرند و دوستی میان دولتمردان چینی و آفریقایی با مخالفت ملت سیاه روبرو نشود.
الگوی موفقی که چین برای رشد و توسعه داخلی طراحی و پیاده سازی کرده، در آفریقا قابل اجرای مجدد است. وفور منابع، نیروی کار ارزان، بستر خاک حاصلخیر برای کشاورزی، زمین های نامحدود برای گسترش صنایع و از همه مهمتر انگیزه ای که در دولت های آفریقایی وجود دارد، امکان ظهور قدرت های اقتصادی سیاه را از دل قاره ای فقیر ممکن خواهد کرد.
آفریقا از حضور چین در این قاره حداکثر بهره را می برد. تلاش شرکت های چینی برای کسب منافع اقتصادی در آفریقا به بستر آموزش حرفه ای، انتقال تکنولوژی و تعامل علمی، اقتصادی، آموزشی و خدماتی تبدیل شود. چین قدرتی نوظهور است اما آفریقا قاره ای استعمار شده که در دست دادن با قدرت های خارجی بازنده بود، پس این بار باید بازی دیگری داشته باشد.
همکاری چین-آفریقا به الگوی روابط بینالملل مبتنی بر برابری و نه تسلط تبدیل شده و رویکردی جدید برای مشارکتهای جهانی که ریشه در احترام و منافع متقابل دارد را نشان داده است.
نویسنده: حسن خسروجردی، از اعضای اتاق ایران و آفریقا
مطالب نوشتهشده در این مقاله برگرفته از نظرات شخصی نویسنده است و موضع رسمی بخش فارسی رادیو و تلویزیون مرکزی چین را منعکس نمیکند.
-
2024/09/06 09:52:40
- GMT+08:00
- /