چین درک درستی از همکاری های بین المللی دارد
2024/04/15 06:21:57

امروزه اولین و مهمترین هدف هر کشوری برقراری صلح و امنیت است. در این بین کشورهایی با چشم اندازی وسیع برای برقرار کردن صلح و امنیت پایدار در جهان تلاش می کنند و دولت هایی با زیاده خواهی و با هدف کسب منافع کوتاه مدت امنیت جهان را به خطر می اندازند.

تا پیش از تحولات جدید قدرت در نظام بین الملل؛ امنیت، ارتباط تنگاتنگی با نظامی گری برقرار می کرد تا جایی که حتی صلح تابعی از بازدارندگی نظامی بود. با این نگاه کلاسیک، حاکمیت و استقلال دولت ها مهمترین رکن امنیت در نظام بین ‌الملل تلقی می شد.

ولی در جهان امروز مفهوم امنیت تنوع بیشتری پیدا کرده و مواردی نظیر معضلات زیست محیطی، گرمایش زمین، شیوع بیماری ها، مشکلات معیشتی و فقر اقتصادی، مسائل اجتماعی از جمله افزایش جمعیت و مهاجرت و مسائل دیگری، جزو عوامل تهدید کننده امنیت به شمار می آیند.

جهان معاصر مرتبا ماهیت تهدیدات امنیتی را تغییر می دهد و این تهدیدات را از جنبه نظامی به حوزه های دیگری تسری می دهد. تا آنجا که امروز تهدید گرسنگی، بیماری های مسری و معضلات زیست محیطی کشنده تر از جنگ ارزیابی می شوند و قادر به بروز ناامنی گسترده و تهدید گر صلح هستند.

هنجارهای امنیتی در دنیای امروز گسترده است و طیفی از مسائل گوناگون را شامل می شود. هر کشوری باید تابع این هنجارهای شناخته شده باشد، ولی آنچه شاهدش هستیم خلاف این معنا را نشان می دهد. برخی قدرت ها خود را زعیم ملت های جهان می دانند و عموم کشورها صرفا باید فرمانبرداری نشان دهند!

غرب به سرکردگی آمریکا حفظ امنیت جهان در تمامی حوزه ها را تحت سیطره خود گرفته ولی در عمل با به راه انداختن رقابتهای تسلیحاتی در مناطق مختلف جهان و مداخله در مناطق بحرانی امنیت و صلح جهانی را به خطر می اندازد.

آمریکا با تلاش برای غلبه در حوزه های فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و نظامی جهان، می خواهد در موقعیت برتر باشد و سیطره ای جهانی بر تمامی امور داشته باشد ولی یاد کردن از آمریکا به عنوان قدرت برتر جهان برای سایر ملت ها هزینه سنگینی دارد و به قیمت از بین رفتن امنیت در نقاط مختلفی از جهان از جمله خاورمیانه تمام شده است.

آمریکا تا حدودی در سطح جهان در وضعیت برتر قرار دارد که این برتری در نتیجه اجرای تاکتیک های سخت، ویرانگر و غیر قابل جبران به دست آمده است. بودجه نظامی سنگین آمریکا از منابع همان کشورهایی تامین می شود که خاکشان به میدان تیر کارتل های اسلحه سازی آمریکا تبدیل شده و تنها آن ها هستند که باید هنجارهای جهانی را رعایت کنند!

مبنا و ماموریت اصلی سیاست خارجی آمریکا حفظ و تثبیت موقعیت بین المللی این کشور به عنوان قدرت اول جهان است و برای نیل به این هدف از وحشت آفرینی در هیچ کدام از نقاط جهان پرهیز ندارد. آمریکا چین را رقیب اصلی خود می داند و در پی تضعیف موقعیت این کشور و بیرون راندن چین از مناطقی است که به طور سنتی حوزه منافع و نفوذ آمریکا محسوب می شوند.

یکی از ظرفیت های چین که در مورد تخاصم دو کشور بسیار به کار می آید این است که چین با هر دو طرف کار می کند و این موقعیت برای چینی ها فرصت میانجیگری پدید می آورد. از این رو چین در جهان پر تنش کنونی موقعیت مناسبی برای اقدامات فعالانه در جهت زدودن دشمنی ها دارد.

برقرار شدن فرصت گفتگوی میان عربستان و ایران یکی از این موقعیت ها بود که به نتایج مهمی منتهی شد. وقتی از ابتکار چین برای امنیت جهانی حرف می زنیم ابتدا باید به این ظرفیت مهم چین اشاره کنیم. غرب و به ویژه آمریکا در موقعیت میانجی میان طرف های درگیر، از امتیاز خوشنامی چین برخوردار نیستند.

چین می تواند در مناطق بحران زده جهان در موقعیت میانجی مسئولیت هماهنگ کننده را بر عهده بگیرد. چین در قالب همکاری های اقتصادی مشترک میان کشورها بارها در این موقعیت قرار گرفته و ایجاد فضای همکاری های مشترک میان فرهنگ ها و زبان های مختلف را آزموده است.

چین با درک درستی که همکاری های بین المللی و پیمان های برد-برد دارد در تعاملات خود با سایر کشورها موفق تر از دولتمردان غربی ظاهر خواهد شد. فراموش نکنیم که تجار همواره بهترین مذاکره کنندگان هستند.

 

 

فریدون مجلسی، دیپلمات ‌پیشین ایران

مطالب نوشته شده در این مقاله برگرفته از نظرات شخصی نویسنده است و موضع رسمی بخش فارسی رادیو و تلویزیون مرکزی چین را منعکس نمی‌ کند.

 

 

  • 2024/04/15 06:21:57
  • GMT+08:00
  • /