کری بروان چین‌شناس دانشگاه کینز کالج لندن با انتشار مقاله ای در وبسایت شبکه تلویزیونی سی جی تی ان، بیشتر پیشبینی های غرب درباره اقتصاد چین را اشتباه خواند. مشروح این مقاله به شرح زیر است:

نزدیک به دو دهه است که برخی کارشناسان و نهادهای غربی فروپاشی اقتصادی چین را پیش‌بینی می‌کنند اما در این دوره، چین به رشد خود ادامه داده و البته همانند دیگر اقتصادها، فراز و نشیب هایی نیز داشته است.

پیش بینی های اقتصاددانان غربی از اقتصاد چین عمدتاً اشتباه بوده است. آنها بیش از حد نسبت به اقتصاد چین بدبین هستند و وضعیت واقعی آن را درست نشناخته اند. مسلماً، امروز اقتصاد چین در معرض آسیب‌هایی نیز قرار دارد اما در عین حال، نقاط قوت بسیار آن نیز بر همه آشکار است. موضوعی به این پیچیدگی را نمی توان صرفاً با نظریه «فروپاشی» توصیف کرد.

روایت برخی از اقتصاددانان غربی در مورد چین بسیار دراماتیک است. این پدیده خیلی جالب است که آنها از فروپاشی اقتصاد اروپا یا آمریکا صحبت نمی کنند بلکه ترجیح می دهند در مورد عملکرد اقتصادهای غربی از کلماتی مانند «چالش» و «تعدیل مجدد ساختار» استفاده کنند. اما با چین اینگونه رفتار نمی‌کنند. آنها اقتصاد چین را یا «در حال رشد» یا «رو به رکود» توصیف می کنند.

این موضع‌گیری افراطی از دیدگاه آنها نسبت به موقعیت در حال تغییر چین در دنیای امروز سرچشمه گرفته و به نظر می رسد جهان غرب، به ویژه ایالات متحده، خود را برای پذیرش تبدیل شدن چین به اقتصاد اول جهان آماده نکرده است. واضح است که ایالات متحده در تلاش است تا از تحول پویای قرار گرفتن تدریجی چین در جایگاه اصلی جلوگیری کند.

غرب در برابر چین به رویکردی واقع‌بینانه نیاز دارد. با توجه به روابط گسترده بین چین و ایالات متحده، جداسازی آنها از همدیگر واقع بینانه نیست. بسیاری از شرکت های آمریکایی نمونه هایی برجسته هستند که نشان می دهند جدا کردن زنجیره تامین آنها از چین چقدر دشوار خواهد بود.

به عنوان مثال، شرکت اپل برای اکثر فعالیت‌های تجاری جهانی خود در زمینه تدارکات، تولید و مونتاژ به تامین کنندگان بین‌المللی متکی است. از میان 200 تامین کننده برتر این شرکت، 151 مورد فعالیت تولیدی خود را در چین انجام می‌دهند. در این واقعیت که چین یک تولید کننده بزرگ است، تا چند دهه تغییری رخ نخواهد داد و شرکت‌های آمریکایی باید حجم زیادی از کالاهای مورد نیاز خود را همچنان از چین تهیه کنند.

کشورهای غربی به رهبری ایالات متحده به جای به راه انداختن هیاهوی تئوری «فروپاشی چین»، باید به راهی برای همکاری با چین فکر کنند، چرا که ایالات متحده و چین واقعاً چاره ای جز همکاری با یکدیگر ندارند.