75 سال قبل «وینستون چرچیل» نخست وزیر وقت بریتانیا از دموکراسی غربی به عنوان «بد، اما بهتر از گزینههای موجود» در میان تمام اشکال دولتها توصیف کرد. در عصر حاضر، رقابت برای ارائه بدترین عملکرد در رسانههای جریان اصلی آمریکا و انگلیس در حال آشکار شدن است.
روزنامه «نیویورک تایمز» چند هفته قبل یادداشتی تحت عنوان «نابودی بریتانیا» منتشر کرد. پس از آن روزنامه «فایننشال تایمز» چاپ لندن، پاسخی دندان شکن داد و با جمله ویژهای نوشت: «انتخابات ریاست جمهوری بعدی میتواند آخرین انتخابات دموکراتیک در ایالات متحده باشد.»
به نظر میرسد دو کشور مذکور با حمله به یکدیگر به عنوان راهی برای فراموشی غمهای خود، نفس راحتی میکشند: با وجود تمام نهادها و رویههایی که هر دو کشور آمریکا و انگلیس به آنها می بالند، دموکراسی شکست خورده است. در عوض، ایالات متحده و بریتانیا در حال تجربه یک رقابت لجام گسیختهاند که برندگانش، ضعیفان و ناکامها هستند. در آمریکا مردم مجبورند میان دو گزینه بد یکی را انتخاب کنند. «دونالد ترامپ» رئیس جمهور پیشین آمریکا زمانی به عنوان یک «عامل اختلال» برای روند دموکراتیک تلقی میشود و انتظار میرفت با خروج وی از کاخ سفید، تمام آسیبها به سیستم سیاسی (مانند فرسایش نهادهای فدرال، بی اعتمادی به نظام انتخاباتی، افراطگرایی و خشونت سیاسی) پایان یابد.
با این وجود، دموکراسی حتی پس از کنار رفتن ترامپ در وضعیت وخیم خود باقی ماند. از کمیته شورشهای ششم ژانویه گرفته تا تغییر قانون سقط جنین و یورش به ویلای ترامپ در فلوریدا، همه نهادهای فدرال از جمله کنگره، دیوان عالی و اف بی آی دچار رقابت حزبی شدند.
کمپینهای انتخابات میاندورهای کنگره به یک بازی «چه کسی بدتر است؟» تبدیل شد و مناظرههای سیاسی جدی اندکی انجام شد در حالی که مباحثی مهم درباره وضعیت نابسامان اقتصاد، مهاجرت یا جرائم و خشونت با اسلحه وجود داشت.
طی هفت ماه نخست امسال، نسبت آمریکاییهایی که فکر میکنند احتمال وقوع جنگ داخلی طی یک دهه آینده وجود دارد از 34 درصد به بیش از 40 درصد افزایش یافته است.
در انگلیس، پایان کار فاجعه آمیز نخست وزیری 45 روزه «لیز تراس» و تغییر رهبری حزب محافظه کار نتایج بهتری را برای این کشور به دنبال نداشت چرا که بریتانیا همچنان در رنج خارج شدن اقتصادش از ریل و افت استاندادهای زندگی دست و پا میزند.
از زمان اجرایی شدن «برگزیت»، محافظه کاران تدریجا به در صدر نشاندن رهبرانی که عادت به اقدامات غیرعقلانی و نسنجیده دارند، دچار شدند و در این راه با شعارهای و وعدههای مبهم سعی در جلب افکار عمومی دارند و فکر میکنند با این روش میتوانند بریتانیا را به آن روزهای خوبِ افسانهای بازگردانند.
به همین دلیل است که سیاستمداران چه در آمریکا و چه در انگلیس ناکام از پاسخگویی به نگرانیهای مردم هستند.
آمارها نشان میدهد انگلیس در آستانه تجربه بدترین استانداردهای زندگی از سال 1948 است. با نزدیک شدن فصل سرما بسیاری مجبورند بین دو گزینه خوراک یا گرمایش یکی را انتخاب کنند.
آمریکاییها طبق نظرسنجیهای انجام شده انتظار پیشرفت چشمگیری در نگرانیهای اصلی خود طی دو سال آینده ندارند و این در شرایطی است که دموکراتها باید با مجلس نمایندگانی دست و پنجه نرم کنند که اکثریتش را جمهوریخواهان تشکیل میدهند.
سیاستمداران معمولا تلاش ویژهای انجام میدهند تا مردم را متقاعد کنند راهحل آنها بهترین گزینه است. در حال حاضر ترجیح میدهند بگویند «دستکم احزاب سیاسی دیگر بهتر از ما نیستند» و «دستکم کشورهای دیگر وضعیت بدی دارند».
مردم پای صندوقهای رای میروند تا از میان نامزدهای بی خاصیت در انتخاباتهای مختلف یکی را انتخاب کنند اما تا کی میخواهند به این رویه ادامه دهند و ناگهان فریاد بزنند «صبر کنید، این اصولا معنای واقعی دموکراسی است؟».
-
2022/12/04 14:50:55
- GMT+08:00
- /