نخبگان آمریکایی تصور می کنند در عرصه سیاست خارجی همیشه حق با آمریکاست؛ این در حالیست که چنین دیدگاهی تصحیح سیاست گذاری های اشتباه این کشور را دشوار می سازد!

مجله «فارن پالسی» اخیرا مقاله ای با عنوان «دموکرات ها و جمهوریخواهان اتفاق نظر دارند که آمریکا همیشه حق دارد»، منتشر کرده و در آن نوشته است اگرچه آمریکایی ها در داخل این کشور به شدت با یکدیگر اختلاف دارند، اما وقتی حرف سیاست خارجی به میان می آید، آمریکایی ها و احزاب سیاسی آنها بسیار همسوتر عمل می کنند و این همسویی و هم نظری آنها مبتنی است بر توهم ادامه دار برتری آمریکا در سطح جهانی!

کارشناسان تاکید دارند که اگرچه قدرت اقتصادی آمریکا و قدرت نرم این کشور رو به افول است، اما سیاستمداران آمریکایی همچنان بدنبال حفظ امتیاز آن، ترغیب یکجانبه گرایی، دخالت در امور داخلی دیگر کشورها بر اساس اصول ارزشی هستند. حزب حاکم در آمریکا تحت تاثیر مبارزات حزبی اغلب اوقات مجبور می شود به صورت فزاینده ای اقدام به انجام اقدامات خطرناک در خارج از این کشور به منظور کسب امتیازات داخلی کند.

«لو شیانگ» محقق آکادمی علوم اجتماعی چین در مصاحبه با «گلوبال تایمز» در ارتباط با علت خودرایی کورکورانه نخبگان سیاسی آمریکا نسبت به دیگر کشورها، گفت بسیاری از سیاستمداران آمریکایی از جمله دو رئیس جمهور فعلی و سابق این کشور، هنوز این طرز فکر را دارند که آمریکا قدرت مطلق است.

در ادامه این گزارش به لحن آشتی جویانه «جو بایدن» رئیس جمهور آمریکا در نشست اخیر وی با «شی جین پینگ» رهبر چین اشاره شده و نوشته شده است که این امر اساسا به این دلیل است که حتی نزدیک ترین متحدان آمریکا از این کشور روی گردان هستند؛ درست در شرایطی که واشنگتن در تلاش است تا متحدانش را برای تشکیل نیرویی جهت مهار چین با یکدیگر متحد سازد، معلوم می شود که تعداد کمی از این متحدان دنباله روی واشنگتن هستند.

«مارتین ژاک» در گلوبال تایمز نوشت که آمریکا منزوی کردن چین را از آنچه پیش بینی می کرد، به مراتب دشوارتر دیده است!

جهان غیر غربی در حال ظهور است آن هم در شرایطی که آمریکا رو به افول است و از روزهایی که واشنگتن می توانست هر آنچه می خواست، عملی کند، گذشته است!

اگر توهم اینکه «همیشه حق با آمریکاست» اصلاح نشود، انبوهی از مشکلات به وجود خواهد آمد. متاسفانه، با توجه به وضعیت حاکم کنونی، نمی توان گفت که آیا واشنگتن در این زمینه اصلاحات لازم را عملی خواهد کرد یا خیر.

در شرایطی که نخبگان سیاسی آمریکا بیش از حد اعتماد به نفس دارند و برعکس از قدرت تفکر کمی برخوردارند، سیاست خارجی این کشور در راستای حفاظت از منافع ملی اش مخرب عمل می کند و در حال سرعت بخشیدن به روند افول آمریکاست.

عملکرد سیاستمداران آمریکا در ترغیب یکجانبه گرایی، بی نظمی های قابل توجهی را در ثبات نظم بین المللی ایجاد کرده است. از طرف دیگر، در حالیکه امور داخلی آمریکا در وضعیتی آشفته به سر می برند، این کشور همزمان تمایل دارد تا در انتقاد از رویکردهای حاکمیتی دیگر کشورها، استانداردهای دوگانه ای را به کار گیرد.

شکاف فزاینده بین آمریکا و متحدانش به روال زمان تبدیل خواهد شد؛ در شرایطی که بایدن بدنبال ایجاد اتحاد بین متحدانش برای مبارزه با چین است، در حقیقت در حال متلاشی کردن نظام این اتحاد است.