آشکارسازی ریاکاری آمریکا در مورد «نظم بین‌المللی مبتنی بر قوانین» در پی اعترافات بولتون در طراحی «کودتا»
2022/07/20 15:05:39

جان بولتون، مشاور امنیت ملی سابق کاخ سفید، هفته گذشته در یک مصاحبه تلویزیونی با زیاده‌گویی وصف ناپذیری به خود می‌بالید و میگفت که در تلاش‌های آمریکا برای راه‌اندازی کودتا در کشورهای دیگر نقش داشته است.

سفیر سابق آمریکا در سازمان ملل با بیانی بی شرمانه نظرات خود را در مورد جلسه استماع کنگره در مورد حمله 6 ژانویه 2021 به ساختمان کنگره ایالات متحده ارائه داد و گفت که این اتفاق از نقطه نظر «کارشناسانه» او کودتا نبوده است.

بولتون که در جنگ‌طلبی شخصیتی کاملا شناخته شده است در گذشته مدافع تهاجم ایالات متحده به عراق بوده و حتی دراین باره عذرخواهی هم نکرده است. او علاوه بر این به شدت از ایده بمباران ایران و جمهوری دموکراتیک خلق کره (کره شمالی) حمایت کرده است. بی شرمی و غرور وقیحانه‌ای او در بیان اعترافاتش، مهر تاییدی بود بر آنچه که قبلاً برای بسیاری از جهانیان شناخته شده بود، و آن ذات مداخله جویانه و جنگ طلبانه آمریکا و همچنین عملیات مختلف این کشور برای تغییر رژیم در نقاط مختلف جهان است و نشان میدهد که چطور واشنگتن از این موارد به عنوان ابزاری مناسب در سیاست خارجی‌اش و دستور کار هژمونیک خود بهره می‌برد.

بسیاری از کشورها از جمله چین، روسیه، ایران و ونزوئلا که در طول سال‌ها اغلب هدف کمپین‌های مداخله جویانه ایالات متحده قرار گرفته‌اند، اظهارات اخیر بولتون را محکوم کردند اما از ادعای او تعجب نکردند و متذکر شدند که مداخله در امور داخلی سایر کشورها به نشان ویژه‌ ایالات متحده در سیاست خارجی تبدیل شده است.

در همین حال، ایالات متحده به برنامه مداخله جویانه خود حتی پس از پایان جنگ سرد هم ادامه داده است. سال ها است که ایالات متحده عامل ناآرامی‌های سیاسی در آمریکای لاتین و خاورمیانه بوده است. نقش واشنگتن به عنوان یک کاتالیزور در جنبش های موسوم به بهار عربی در خاورمیانه بسیار شناخته شده است. تهاجم غرب به افغانستان، عراق، لیبی و سوریه به رهبری ایالات متحده تنها ویرانی در این کشورها ایجاد کرده و منجر به ناآرامی‌های داخلی، بی‌ثباتی، تلفات سنگین جانی و مهاجرت گسترده گردیده است.

ایالات متحده گویی که توسط اجباری بیمارگونه هدایت می‌شود، مسئول راه اندازی بسیاری از انقلاب‌های رنگی در بخش‌هایی از اروپا و آسیا بوده است. در برخی از این کشورها حتی خود مقامات ارشد ایالات متحده به خیابان‌ها رفتند تا در دامن زدن به تقابل سیاسی از نیروهای مخالف حمایت کنند.

در سال‌های اخیر، ایالات متحده با استفاده از همان تاکتیک‌های قدیمی مداخله جویانه خود، تلاش کرده است تا مشکلاتی را در منطقه اداری ویژه هنگ کنگ چین، منطقه خودمختار اویغور شین‌جیانگ و منطقه جزیره‌ای تایوان دامن بزند، اما پکن قاطعانه آن‌ها را دفع کرده است.

پنتاگون همین جمعه گذشته اعلام کرد که وزارت امور خارجه ایالات متحده فروش احتمالی کمک‌های نظامی-فنی به تایوان را به ارزش تخمینی 108 میلیون دلار تایید کرده است، این یک مداخله تحریک آمیز «دست درازانه» در امور داخلی چین است.

حال با وجود چنین پس‌زمینه‌ای، اعترافات بولتون بیش از پیش دست آمریکا را در مورد اصطلاح آمریکایی «نظم بین‌المللی مبتنی بر قواعد» رو می‌کند، اصطلاحی که در آن «قوانین» و «نظم» فقط در مورد دیگران صدق می‌کند، در حالی که واشنگتن آخرین ذره‌های همان «قوانین» و «نظم» را زیر پا می‌گذارد تا به هر وسیله ای به منافع فریبنده‌اش خدمت کند. تشکیلات ایالات متحده این نظم «مبتنی بر قواعد» را با هدف واحدی در بوق و کرنا میکند، هدفی که جز تداوم هژمونی ایالات متحده و محافظت از اقتدار آن برای دخالت آسان در امور سایر کشورها نیست و در این مسیر و در صورت لزوم به خواست کاخ سفید، سرنگونی یک دولت قانونی و جایگزینی آن با یک رژیم دست نشانده رقم می‌خورد.

این دقیقاً همان «قوانین» و «نظمی» است که جنگ طلبان آمریکایی مانند بولتون می‌خواهند از آن برای آیندگان دفاع کنند. دنیا در حال تغییر است و شاهد زوال هژمونی است و این هژیمونی جای خود را به نظم جهانی چند قطبی می دهد که در آن بسیاری از قدرت‌های نوظهور به طور فزاینده‌ای سهم بیشتری در حکمرانی جهانی دارند. به زودی زمانی فرا خواهد رسید که برنامه پلید و مخرب «تغییر رژیم» و «مداخله جویی» واشنگتن به مرگی سزاوار خواهد مرد و جنگ طلبانی مانند بولتون تا ابد محکوم خواهند ماند.

  • 2022/07/20 15:05:39
  • GMT+08:00
  • /