چندی پیش هواپیماهای جنگی استرالیا و کانادا هزاران فرسنگ دورتر از مرزهایشان سعی کردند خودشان را به دردسر بیاندازند.
وزارت دفاع استرالیا اعلام کرد که یک فروند هواپیمای P-8 این کشور در 26 ماه مه (5 خرداد) هنگامی که در حال «نظارت دریایی روتین» در دریای جنوبی چین بود، توسط یک فروند جنگنده J-16 چین رهگیری شده است.
کاناداییها هم گفتند که جتهایشان وقتی در حال مشارکت در رصد تحریمهای سازمان مللیِ وضعشده بر کره شمالی بودند از سوی جنگندههای چین هشدارهایی دریافت کردهاند. خط مشی مشترک آنها در قبال این رویدادها این بود که «اقدامات چین خطرناک بوده و چین در حال آسیب زدن است».
استرالیا و کانادا به عنوان دو عضو «ائتلاف پنج چشم» در خط مقدم مهار ژئوپلتیکی چین توسط آمریکا قرار گرفتهاند. در دوره حکومت «اسکات موریسون» نخست وزیر پیشین استرالیا، این کشور با لفاظیها و اتهامات ایالات متحده همسو بود؛ خواه این ادعاها مربوط به منشاءیابی کووید-19، حقوق بشر در شین جیانگ میشد یا به اصطلاح «تهدید» توسعه چین برای غرب.
کانادا مسلما سیاست تهاجمیتری را اتخاذ کرده است. این کشور «مِنگ وان جئو» مدیر مالی شرکت «هوآوی» را حدود سه سال بنا به درخواست ایالات متحده، بازداشت کرده بود. میتوان گفت کانادا به عنوان سرباز پیاده شطرنج آمریکا برای نشان دادن برتری فناوری خود بر چین، عمل کرد.
این اقدامات نظامی-نقض حاکمیت چین و سوءاستفاده از قطعنامههای سازمان ملل برای افزایش عملیاتهای شناسایی و تحریکآمیز علیه چین- در برخی سطوح عادی و پذیرفته شده هستند. با در نظر گرفتن آمریکا به عنوان کارگردان این نمایش عروسکی، استرالیا و کانادا باید نقش کثیف خود را ایفا کنند تا مورد عنایت ایالات متحده قرار گیرند و به خودشان این توهم را القا کنند که «شرکای برابر» واشنگتن هستند.
اما چیزی که آنها متوجه نمیشوند یا تظاهر به آن میکنند این است که اگر مجبور شوند میان چین و ایالات متحده یکی را انتخاب کنند، هیچ تفاوتی با دیگر کشورها ندارند و احساس ناراحتی و آزردگی میکنند.
کشورهای آسیایی بسیار واضح اعلام کردهاند که تمایلی به انتخاب میان چین و آمریکا ندارند زیرا این اختلافات در جوهره روابط وجود دارد. هم چین و هم ایالات متحده نقشی ضروری در توسعه آینده آنها دارند.
این امر درباره استرالیا و کانادا نیز صدق میکند. ممکن است استرالیا خود را در حوزه موضوعات امنیتی خود را با آمریکا یکی نشان دهد، اما روابط تجاری این کشور با چین بیش از 230 میلیارد دلار است که بیش از یک چهارم تجارت خارجی استرالیا محسوب میشود.
در خصوص کانادا نیز با وجود آنکه روابط نزدیکی با آمریکا دارد، چین هنوز دومین شریک تجاری بزرگ این کشور با بیش از 90 میلیارد دلار حجم تجاری محسوب میشود.
و از هم مهمتر، کانادا و استرالیا با نزدیک نشان دادن خودشان به آمریکا، ابتکار سیاست خارجی خود را دو دستی تقدیم ایالات متحده کردهاند. با وجود تمام درگیریها میان چین و آمریکا، هر دو کشور در واقع از اهمیت توسعه مربوط به خود و توسطعه جهانی در پسزمینه همکاری پکن و واشنگتن آگاهند.
روزی که چین و آمریکا یک موازنه برای روابطشان بیابند، استرالیا و کانادا خود را در یک وضعیت واقعا خجالتآور خواهند دید. در آن هنگام، خود را میان آمریکا-کشوری که آنها را به سوی نابود کردن روابطشان با چین سوق داده- و چین یعنی کشوری که یکی از بزرگترین شرکای تجاری آنان است، گیر افتاده، میبینند.
این سرنوشت تمام سربازان پیاده و گوشتهای دم توپ در سراسر تاریخ بوده است. آنها از نظر صحنهگردان این نمایش عناصر غیرضروری هستند. در واقع اگر خواستار دچار نشدن به آن سرنوشت تاریک هستند باید راه خود را مسیر منطقی، عاقلانه و سودمند- در پیشبرد روابطشان با چین پیدا کنند.
-
2022/06/12 15:41:19
- GMT+08:00
- /