وزیر امور خارجه آمریکا آنتونی بلینکن، روز پنجشنبه در دانشگاه جورج واشنگتن در مورد سیاستهای چین سخنرانی کرد که میتوان گفت تا کنون جامعترین و سیستماتیک ترین بیانیه سیاسی دولت بایدن در مورد روابط بین دو کشور بوده است.
بلینکن در این سخنرانی یک ساعته، استراتژی دولت بایدن در مورد چین را تحت عنوان «سرمایه گذاری، همسویی و رقابت» بیان کرد که به معنای سرمایهگذاری در رقابتپذیری آمریکا، همسویی با متحدان و شرکای آمریکا، و رقابت با چین است و تلاشهای این کشور را برای شکلدهی به یک به اصطلاح «بازدارندگی جامع» علیه چین نشان میدهد.
به طور کلی، به نظر میرسد این سخنرانی در مقایسه با سخنرانی سفت و سخت مایک پمپئو، وزیر امور خارجه پیشین آمریکا که در سال 2020 و ضد چین انجام داد نسبتاً «محدود»تر شده بود و با حالتی کمتر تهاجمی و کمتر ستیزهجویانه بیان شد که حتی حاوی «کلمات زیبا» هم بود.
به عنوان مثال، بلینکن تمایل خود را برای تقویت «ارتباطات مستقیم» با چین و «در طیف کاملی از موضوعات» ابراز داشت و افزود که واشنگتن به دنبال «تغییر نظام سیاسی چین» و به دنبال «متوقف کردن رشد اقتصادی» این کشور نیست. او همچنین افزود که ایالات متحده «یک جنگ سرد دیگر نمیخواهد»، «نمیخواهد اقتصاد چین را از اقتصاد جهانی جدا کند» و قصدی هم برای «حمایت از استقلال تایوان» ندارد. با این حال، همانطور که یک ضرب المثل قدیمی چینی می گوید: «ما نه تنها به آنچه می گوید گوش می دهیم، بلکه به آنچه انجام میدهد نیز نگاه می کنیم.» منتظر میمانیم و خواهیم دید که چه میشود.
البته این تمام محتوای سخنرانی بلینکن نیست. این «کلمات زیبا» اغلب با جمله زیر همراه هستند، مانند بیان اینکه پکن «جدی ترین چالش بلندمدت» را برای نظم بینالمللی ایجاد میکند، و لازم است اطمینان حاصل شود که چین از قوانین بینالمللی پیروی میکند در حالی که «ایالات متحده به محیط استراتژیک اطراف پکن شکل می دهد» و «خواهان تغییر است، نه برای اینکه در برابر چین بایستد، بلکه برای اینکه از صلح، امنیت و کرامت انسانی دفاع کند». سیاست ایالات متحده در قبال جزیره تایوان بدون تغییر باقی مانده است، اما «آنچه تغییر کرده است تهدید و اجبار فزاینده پکن است».
واشنگتن با لفاظی دیپلماتیک همچنان از پکن میخواهد که تسلیم خواستههای هژمونیک آمریکا شود و این سخنرانی در مورد سیاست چین به دنبال ناهماهنگی واشنگتن بین افکارش و کلماتش است. این کشور می خواهد در موقعیت عالی اخلاقی بینالمللی قرار گیرد و در عین حال منافع خودش را در اولویت قرار دهد.
مطمئناً ما هم امیدواریم که حرفهای واشنگتن درباره اینکه نمیخواهد وارد «جنگ سرد جدیدی» با چین شود، جدی باشد. اما بزرگترین مشکل اینجا است که آمریکا همیشه در کلام یک چیز میگوید و در عمل چیز دیگری انجام میدهد. جو بایدن رئیس جمهور ایالات متحده در جریان سفر اخیر خود به آسیا، راه اندازی «چارچوب اقتصادی هند و اقیانوسیه» را اعلام کرد، که به عنوان «محفلی» برای حذف چین به شمار میرود و در بسیاری از بخشهای محتوای بیانیه مشترکی که منتشر کرد مشخصا چین را مورد هدف قرار داده بود. ایالات متحده پس از اجلاس چهارگانه بارها در مورد «جلوگیری از یک جنگ سرد جدید» صحبت کرده است، اما در عمل، این اجلاس را با ایدئولوژیهای مختلف تقسیم کرده و جهانی کثرت گرا را در یک نبرد بین «دموکراسی» و «خودکامگی» قرار داده و مستبدانه از دیگران میخواهد تا انتخاب کنند که طرف چه کسی هستند. حال این سوال مطرح میشود که آیا مجبور کردن کشورها به انتخاب بین همپیمانانشان به معنی هموار کردن راه برای به راه انداختن «جنگ سردی دیگر» نیست؟
حتی در آخرین سخنرانی سیاسی بلینکن که اعلام کرد «جنگ سرد جدیدی نمیخواهیم»، بسیاری از سخنان او منعکس کننده تعصب ایدئولوژیک و طرز فکر جنگ سرد گونه آمریکا است که با ویژگیهای رفتاری فعلی ایالات متحده سازگار است. به عنوان مثال، چین به عنوان یک «چالش» توصیف میشود، در حالی که نحوه واکنش ایالات متحده به عنوان نوعی «بازدارندگی» شمرده میشود، چنانکه گویی چین متجاوز و ایالات متحده مدافع است. در مورد مساله تایوان، سرزمین اصلی چین متهم به تغییر یکجانبه وضعیت موجود است که در واقع باید به گردن نیروی تجزیه طلب تایوان انداخته شود. اینها همه تلههای گفتمانی آمریکا هستند که سیاه را سفید جلوه میدهند.
علاوه بر این، بلینکن در ادامه رویه دوران پمپئو تلاش میکند تا حزب کمونیست و دولت چین را از مردمش جدا کند که نه تنها حمله به نظام این کشور است، بلکه لحنی مستبدانه درباره مردم چین دارد.
دلیل کمتر «ستیزهجویانه» به نظر رسیدن لحن جدید آمریکا در چیزی است که در واقع بلینکن به آن اشاره کرد. ایالات متحده توانایی محدودی برای تأثیرگذاری مستقیم بر «نیتها» و «جاه طلبیهای» چین دارد. شایان ذکر است آنچه بلینکن در سخنرانی خود بیان نکرد، دقیقاً واقعیتی است که باید ایالات متحده با آن روبرو شود. به عنوان مثال، او تأکید کرد که ایالات متحده هنوز دارای جامعهای متنوع و پویا است، اما در پسزمینه آن نژادپرستی افسارگسیخته، خشونتهای مکرر با اسلحه و سایر مشکلات موج میزند که ریشهکن کردن آنها کاری بس دشوار است. او درباره متحدان و شراکت با دیگر کشورها زیاد صحبت کرد، اما واقعیت این است که ایالات متحده در حال تجربه کردن بحران بی اعتبار شدن در سطح جهانی است. مواردی که بلینکن با لحنی بسیار مثبت گفت، دقیقاً معضلاتی است که کشورش با آنها مواجه است.
در هر صورت، سخنرانی بلینکن درباره سیاست آمریکا در قبال چین به نسبت همتای سابقش «محتاطانهتر» به نظر میرسید و حداقل به بسیاری از حوزههایی که چین و ایالات متحده میتوانند با هم همکاری داشته باشند، اشاره داشت. وی همچنین افزود که آمریکا در صورت لزوم میتواند با چین همکاری داشته باشد.
در سال های اخیر، انتخابهایی که ایالات متحده برای مقابله با چین داشته باعث بزرگتر شدن آن نشده است. سیاست چین در قبال آمریکا ثابت و روشن است و همواره به تعهدات خود عمل میکند. نکته کلیدی اینجا است که آیا مقامات ایالات متحده میتوانند مردان عمل باشند یا خیر. احترام متقابل، همزیستی مسالمتآمیز و همکاری برد-برد بین چین و آمریکا هم خبر خوبی برای دو کشور و هم برای کل جهان است.
بنجامین فرانکلین زمانی گفت: «صداقت بهترین سیاست است.» اگرچه واشنگتن از نظر قدرت گفتمانی قویتر است، اما جهان انتظار دارد که ایالات متحده به گفتار و کردار خود در انجام همکاریها و مدیریت اختلافات پایبند باشد، نه اینکه برای پیشبرد اهدافش فقط «حرفهای زیبا» بزند.
-
2022/05/27 16:12:25
- GMT+08:00
- /