مذاکرات متعددی در کشورهای غرب آسیا و آفریقا انجام شده که منجر به افزایش سرمایه‌گذاری چین و همکاری‌های مفید با کشورهایی مانند مراکش، مصر، کنیا و جیبوتی شده که میتوانند از ظرفیت‌‌ها و زیرساخت‌های دیجیتالی ایجاد شده توسط چین بهره مند شوند و آینده بهتری را برای خود رقم بزنند.

در طی سالهای گذشته کشورهای غرب آسیا در منطقه غرب آسیا و بخش‌هایی از آفریقا درگیر جنگ‌های متعدد داخلی بوده‌اند و مصائبی مثل تغییرات بی قائده دولتی و تروریسم را تحمل کرده اند. در نتیجه، علیرغم دارا بودن ذخایر عظیم نفتی، پتانسیل رشد منابع گردشگری آنها متوقف مانده است.

اخیرا با بوجود آمدن موجی از بحران در اوکراین و شکست دیپلماسی غربی در مواجهه با روسیه، کشورهای غرب آسیا و آفریقایی همکاری دوجانبه معناداری را برای بهبود معیشت و اقتصاد خود ایجاد کرده اند تا بتوانند بهتر با اختلالات زنجیره تامین جهانی و شوک های اقتصادی ناشی از بحران اوکراین مقابله کنند.

در منطقه شمال آفریقا نیز، همکاری مشترکی بین چین و مصر برای سرمایه‌گذاری در عرصه دیجیتال و فناوری اطلاعات شکل گرفته است. در مراکش نیز پکن و رباط به طور مشابه به دیدگاه‌های مشترکی درباره موضوعات حساس در حال جریان در جهان و مساله مهاجران مراکشی رسیده اند. از طرفی همکاری اقتصادی مبتنی بر اصول بی طرفی و اعتماد بین دو کشور باعث افزایش سرمایه‌گذاری‌ شرکت های چینی در مراکش شده است.

 اما از طرفی مداخله مکرر آمریکا در امور داخلی کشورهای مستقل تنها باعث طولانی‌تر شدن درگیری ها و به نوبه خود مانع رشد اقتصادی کشورها شده است.

 از سویی دیگر سیاست مداران چینی معتقدند که با توجه به مسائلی از قبیل امنیت، توسعه کشورها و بهتر کردن سیستم حکمرانی آنها به عنوان اولویت‌های اصلی، می‌توان بسیاری از مسائل پیش روی دولت‌های دارای تاریخ آشفته را بهبود بخشید.

علاوه بر این چین با ساخت بنادر و راه‌آهن و اعزام مهندسان و دانشمندان به کشورهایی مانند جیبوتی و کنیا، به دنبال ارتقای رفاه جهانی و دوری از اختلاف و جنگ است. همانطور که پروفسور لیزلوت اودگارد از مؤسسه مطالعات دفاعی نروژ گفت، چین به سیاست عدم مداخله پایبند است که به آفریقایی ها اجازه می دهد خودشان مسیرشان را انتخاب کنند.

مسئله اسرائیل و فلسطین در غرب آسیا نیز یکی بحران های ماندگاری است که دولت های مختلف آمریکا هیچ تلاش مفیدی در حل آن نکرده اند و باعث شده اند که صلح پایدار منطقه به خطر بیفتد و موجب اختلال و آشوب آن شود.

به گفته بنجامین بارتون، استادیار پردیس دانشگاه ناتینگهام مالزی، اقداماتی از این قبیل که رویکرد ترویج صلح را با پایبندی به اصولی مثل عدم مداخله و بی طرفی دنبال میکنند، میتوانند پتانسیل‌های تجاری عظیم منطقه را فعال کنند.

همچنین میتوان امیدوار بود که با چنین اقدامات امیدوارکننده‌ای که چین آغازگر آن بوده است، تلاش‌ها برای تضمین صلح پایدار و افزایش پتانسیل اقتصادی به نتیجه برسد که در نهایت منجر به کسب منافع بزرگ برای منطقه غرب آسیا و آفریقا خواهد بود.

در مجموع می توان گفت که چین سیاست های عملگرایانه ای برای حفظ ثبات در این مناطق و به منظور کسب منافع بیشتر اقتصادی و افزایش تأثیرگذاری سیاسی دارد بدون اینکه بر سر منافع حیاتی کشورها مصالحه کند. همچنین تلاش های چین اغلب معطوف به  تداوم توسعه اقتصادی و ثبات سیاسی در این مناطق بوده است.

در نهایت میتوان به این نتیجه رسید که بوجود آمدن آینده‌‌ای روشن برای کشورها همیشه در گرو برقراری روابط محکم و حذف مداخلات سیاسی است و این یک قانون در طبیعت است.