دولت آمریکا سرنگون کردن رهبران رژیم «متخاصم» برای دستیابی به اهداف ژئوپلیتیکی خود را همیشه در سر دارد. ایالات متحده برای رسیدن به این هدف، به روشهای مختلفی مانند تحریک کودتا، کمک به احزاب مخالف و حمایت طولانی مدت از به اصطلاح «مبارزان آزادی» متوسل میشود. در مورد روسیه، «هیلاری کلینتون» زمانی که وزیر خارجه آمریکا بود، مشروعیت حکومت پوتین را انکار کرده و بایدن نیز در سال 2015 در سخنرانی در پارلمان اوکراین سعی کرد تا بین پوتین و مردم روسیه شکف ایجاد کند.
به نظر میرسد این سنت دیرینه واشنگتن برای سیاستمداران آمریکایی این توهم را ایجاد کرده است که آنها بر نوک اهرام اخلاق انسانیت ایستاده و میتوانند قاضی خوبیها و بدیها باشند و جهان فقط در صورتی که از آمریکا پیروی کند، بتواند به آزادی و خوشبختی دست یابد. بدین سبب، در خصوص روسیه، آمریکا و متحدانش به راحتی خود را به عنوان نماینده دنیا معرفی کردهاند.
اما آیا واقعا آمریکا بر نوک اهرام اخلاق انسانی قرار دارد؟ این بسیار مضحک است چون دست کم در موارد افغانستان، عراق و سوریه، شاهد تعدی آن به اصول حقوق بینالمللی، کشتار غیرنظامیان و غارت داراییهای مردم بودهایم. مثلا حتی پس از خروج آمریکا از افغانستان، آن به بهانهای واهی 3.5 میلیارد دلار دارایی بانک مرکزی افغانستان را غارت کردند. در این موارد هرچه سعی کردیم، موفق به یافتن اخلاقی که آمریکا به آن میبالد، نشدیم.
و این خنده دارتر است که باور کنیم آمریکا نماینده کل دنیاست. در موضوع اوکراین ایران، کشورهای بریکس و دیگر کشورها با درصد قابل ملاحظه ای از جمعیت کل دنیا از اعمال تحریم خودسرانه و یکجانبه علیه روسیه خودداری میکنند. با توجه به این امر، آیا باز هم میتوانیم بگوییم آمریکا و غرب نماینده کل دنیا هستند و برای خوشبختی مردم میجنگند؟
سیاست خارجی کنونی آمریکا مبنی بر اینکه به بهای تخریب منافع و ثبات دیگران نیازهای سیاسی خود را بر آورده کند، غده سرطانی روابط بینالملل محسوب میشود که نه تنها به ضرر مردم ایالات متحده و تنزل اعتبار این کشور است، بلکه در نهایت به ثبات و شکوفایی اقتصادی جهان آسیب میرساند.
-
2022/03/29 15:40:26
- GMT+08:00
- /