یادداشت |‌ نگرشی بر زمینه‌های فرهنگی همگرایی سیاسی ایران و چین در مبارزه با افراط‌گرایی
  • 2021
  • 28/09
  • 14:09:05

 آقای «مهدی صولی» عضو کمیته دائمی و معاون خاورمیانه شاخه جوانان کنفرانس بین المللی احزاب آسیایی، معاون پیشینِ امور بین الملل حزب موتلفه اسلامی و کنشگر دیپلماسی عمومی و پژوهشگر سیاستگذاری و حکمرانی در یادداشتی اختصاصی برای بخش فارسی رادیو و تلویزیون مرکزی چین به زمینه‌های فرهنگی همگرایی سیاسی ایران و چین در مبارزه با افراط گرایی پرداخته است.

معاون پیشینِ امور بین الملل حزب موتلفه اسلامی که سفرهای زیادی به چین داشته و با مقامات حزب کمونیست دیدارهای مکرری برگزار کرده در این یادداشت نوشته است:  مردمان هر دو کشورایران و چین اگر چه به لحاظ تاریخی، در برهه هایی تجربه ای تلخ ازآثار و نتایج زیانبار افراطی گری در حافظه تاریخی خود دارند و در مقاطعی قربانی تعصاب کور افراط گرایان بوده اند ولی در عین حال هر دو برخوردار از کوله باری از تجربه های تاریخی و گرانسنگ از همزیستی، تعامل و مهار افراط گرایی  هستند.

یادداشت |‌ نگرشی بر زمینه‌های فرهنگی همگرایی سیاسی ایران و چین در مبارزه با افراط‌گرایی_fororder_324324

متن کامل یادداشت آقای صولی را در زیر مشاهده می‌کنید: 

تعامل آگاهانه پایدار، عنصر اصلی سازنده روابط انسانی است و جهت گیری مفهومی این روابط، حیطه و قدرت ارتباطات میان جوامع را تعیین می کند. بر این اساس روابط میان انسان ها و جوامع در حوزه فرهنگ معنایافته و تحول می یابد و سطح غلبه عناصر فرهنگی بر دیگر عناصر موثر در روابط مشترک،  معیار ارزشگذاری کیفی ارتباطات انسانی درسطحی فراتر از اشکال زیستی را شکل می دهد. این روابط مبتنی بر تعامل آگاهانه، در سطوح منطقه ای و بین المللی تابعی از نظام فرهنگی جوامع است و آشکارا بر دیگر ابعاد روابط سیاسی، اقتصادی و امنیتی تاثیر می گذارد. ازاین منظر همدلی و تعامل فرهنگی نقش ویژه ای در روابط بین ملت ها ایفا می کند و گاه فراتر از تلاش دولت ها برای تقدم بخشیدن به نیازهای سیاسی واقتصادی، شکل گیری شبکه ای هم افزا از روابط فرهنگی ملت ها، می تواند ساختار متفاوتی از تاثیرات بین المللی در روابط میان دولت ها را پدید می آورد.

امروزه جایگاه فرهنگ در روند دستیابی دولت ها به اهداف مشترک ونیز بهبود روابط وکاهش مخاطرات و چالش ها بیش از گذشته اهمیت یافته است. روابط فرهنگی از طریق تقویت همگرایی میان ملت ها، به تقویت همکاری میان دو لت ها و کاهش تنازعات سیاسی بین آنان منتهی خواهد شد و مهمترین نقش را در ساماندهی "همگرایی همه جانبه" میان دولت ها ایفا می نماید. همگرایی همه جانبه، وجوه درهم پیچیده ای از سیاست، فرهنگ، اقتصاد و امنیت را شامل می شود و در فرایند پیکربندی آن،" همگرایی فرهنگی" نقش زمینه ای و بنیادین برای دیگر وجوه دارد.

  بهره گیری از مفهوم "همگرایی" به جای "همکاری" در این نوشتار، به این دلیل است که همکاری فرهنگی می تواند هم نتایج سازنده و هم نتایج زیان بار و مخرب به دنبال داشته باشد. به عبارت دیگر نفس گسترش همکاری ها و تعاملات فرهنگی سومند نیست؛ بلکه سو گیری و جهت دهی این تعاملات است که می تواند سودمندی آنها در بهبود یا کاهش سطح روابط میان دولت ها را شکل دهد. همچنین همکاری فرهنگی می تواند ابزاری برای گسترش سلطه طلبی و یا تحمیل ارزش های متعارض باشد ولی در همگرایی فرهنگی، بر تقویت اشتراکات و مولفه های هم سازگار، تاکید می شود.

دیپلماسی فرهنگی موجب شکل گیری روابط هم گرا، عمیق و پایدار فرهنگی فراتر از رویکردهای سیاسی میان ملت ها می شود و در ذات خود رویکردی تمدن ساز به همراه دارد که به جای نفی دیگران و عدم تحمل و مدارا، غنا و اشتراکات فرهنگی رانشان می دهد و از هویت های مشترک و هم گرایانه، تصویر سازی می کند.  سابقه تاریخی و تمدنی ایران و چین به خوبی گویای این ظرفیت درونی است و با اتکاء به همین ظرفیت، زمینه های فرهنگی می تواند پایه روابط راهبردی ایران و چین ونقطه قابل اتکایی برای برنامه ریزی بلند مدت و پایدار در مسیر دستیابی به افق همکاری های مشترک باشد. همکاری هایی که بی شک یکی از مهمترین وجوه آن، می تواند بهره گیری از زمینه های فرهنگی همگرایی سیاسی ایران و چین در مبارزه با افراط گرایی باشد.

در عین حال نشانه های اطمینان آور دیگری نیز وجود داردکه اراده معطوف به تحقق همکاری مشترک میان ایران و چین در مبارزه با افراط گرایی را تضمین می نماید. یکی از این نشانه ها ماهیت سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران می باشد. سیاست خارجی یکی از حوزه های روابط بین المللی است که تحت تأثیر نگرش و ماهیت یک مکتب نسبت به ماهیت روابط خارجی و بین المللی قرار دارد. بنابراین از دیدگاه اسلام درک ماهیت دیپلماسی از نقطه عزیمت روابط بین المللی آغاز می شود.

از دیگر نشانه های اطمینان آوری که اراده معطوف به تحقق همکاری مشترک میان ایران و چین در مبارزه با افراط گرایی را تضمین می نماید، سابقه طولانی روابط مشترک است. از منظر تاریخی زمینه روابط میان دو ملت ایران و چین، دیرپا و عمیق است و ریشه در تاریخی طولانی داردکه به یک سده قبل از میلاد مسیح باز می گردد. این رابطه تاریخی دو جانبه با بهره گیری از ظرفیت عمیق فرهنگی، شکلی پویا و در هم تنیده یافته و در سطح رابطه ای ایستا میان دو دولت، محدود نگشته است. جاده ابریشم، مهمترین شاهد این ادعاست. جاده ای که بیش از تاثیرات اقتصادی و سیاسی، مولد آثار و پیامدهای گسترده فرهنگی بوده است و در مسیر خود آثار برجسته ای از تعامل سازنده و مبتنی بر احترام، خویشتنداری، مدارا و همزیستی مسالمت آمیز میان پیروان اقوام، ادیان و مذاهب و فرهنگ های گوناگون را به یادگار دارد.

 پر واضح است که رابطه دو سویه فرهنگ و سیاست و تلاش برای بازآفرینی این رابطه و اهتمام به نقش فزاینده فرهنگ در مهندسی روابط سیاسی پایدار ایران و چین، امروز اهمیت بیشتری یافته است. چراکه تمامی محورهای مشترک میان طرفین در عرصه های سیاسی و اقتصادی همچون مخالفت با یکجانبه گرایی، اهتمام به رشد اقتصادی متوازن و مبتنی بر الگوی بومی، اشتراکات آسیایی در باز تعریف مقوله امنیت جمعی، پرهیز از مداخله در امور دیگر کشورها، حفظ امنیت ملی به مثابه پایه رشد اقتصادی پایدار و ...، همگی به گونه ای آشکار مبتنی بر"ارزش های فرهنگی مشترک" هستندکه خاستگاه آنان به اشتراک در نگاه شرقی به مفاهیم فرهنگی همچون سبک زندگی، معناگرایی، مقابله با تحمیل و جهان شمول پنداری ارزش های غربی باز می گردند.

به همین دلیل است که دامنه این فهم مشترک به تمامی حوزه های روابط دوجانبه تعمیم یافته و بر حوزه امنیت متقابل نیز سایه گسترانده است و در شرایط کنونی"افراط گرایی" بیش از دیگر مسائل و موضوعات، در کانون توجه برای تحول، تداوم و ارتقاء همکاری های مشترک، جای می گیرد. مردمان هر دو کشورایران و چین اگر چه به لحاظ تاریخی، در برهه هایی تجربه ای تلخ ازآثار و نتایج زیانبار افراطی گری در حافظه تاریخی خود دارند و در مقاطعی قربانی تعصاب کور افراط گرایان بوده اند ولی در عین حال هر دو برخوردار از کوله باری از تجربه های تاریخی و گرانسنگ از همزیستی، تعامل و مهار افراط گرایی  هستند.

هر دو کشور به خوبی می دانند که عدم مهار افراطی گرایی در بین مسلمانان چین، موجب گسترش نا امنی در مرزهای شرقی و شمال شرقی ایران خواهد شد و عدم تعامل و همکاری سازنده دو کشور در مهار افراطی گرایی در خاورمیانه، انتقال ناامنی از شرق خاورمیانه و آسیای مرکزی به چین و نیز تخریب زیر ساخت های تجاری منطقه و از میان رفتن سهم اقتصادی چین از بازارهای منطقه را به دنبال خواهد داشت. همچنین دو کشور به خوبی آگاه هستند که هرگونه تلاش برای مهار افراطی گری، پیش از آنکه محصول همکاری های  سیاسی و امنیتی باشد، مرهون همکاری فرهنگی میان دو ملت و برخاسته از میزان اهتمام دولت ها به مبارزه با افراط گرایی در همکاری های همه جانبه ایران و چین خواهد بود.

مروری بر نقشه پراکندگی جغرافیایی افراطی گری در سال های اخیر به خوبی نشان می هد که ریشه های تکوین وگسترش این پدیده، به همان میزان که از اراده سیاسی و امنیتی قدرت ها و بازیگران منطقه ای و بین المللی نشات گرفته است، به همان میزان هم از بستر زمینه ها و ظرفیت های همکاری فرهنگی میان ملت ها و دولت ها به خوبی بهره برده است . نکته قابل تامل همین جاست. روابط فرهنگی منتهی به همکاری، از منظر کارکردی، کاربردی دو گانه دارد که  همزمان می تواند نقش های متفاوت "حمایت گرانه" و "تخریب گرانه" را ایفا نماید.

افراط گرایان تکفیری طبق جغرافیای ایدئولوژیک خاصی در سراسر جهان توزیع شده اند که در این باره نمی توان نقش سرمایه گذاری های امنیتی و سیاسی و استفاده از پوشش همکاری های فرهنگی توسط کشورهای حامی را نادیده گرفت. در مقابل همگرایی میان دولت های همسو برای مهار افراطی گری ضروری است. می بایست این موضوع مهم بیش از پیش مورد توجه  قرار گیرد که افراطی گری تنها تهدید کننده امنیت ملی کشورها نیست، بلکه امنیت بین الملل نیز در معرض تهدیدات جدی افراطی گری است. بدین جهت عدم اکتفا به اقدامات و همکاری های امنیتی در مهار افراط گرایی  و تقویت زمینه های فرهنگی همگرایی سیاسی ایران و چین برای مبارزه با افراط گرایی اولویت بیشتری می یابند.

    تحولات روابط فرهنگی ایران و چین در دوره جدید نیازمند تبیین دقیقی از رویکرد ایران و چین به پدیده افراط گرایی است. رویکردی که می بایست مبتنی بر یک راهبرد جامع برای مبارزه با افراط گرایی شکل گیرد. این راهبرد برای ایران و چین منافع مشترکی به همراه خواهد داشت. دو کشور همچنان نیازمند یک راهبرد جامع، هم گرا و منسجم برای مقابله با افراط گرایی هستند. زمینه های فرهنگي چنین راهبردی که به همگرایی سیاسی ایران و چین در مبارزه با افراط گرایی منتهی خواهد شد، می تواند بر محورهای زیر استوار باشد:

این راهبرد ایجاب می کند که هر اقدامی در مبارزه  با افراط گرایی باید در وهله اول در عرصه های فرهنگی صورت گیرد. لذا یک راهبرد موفق راهبردی است که علاوه بر دیپلماسی رسمی،  برای دیپلماسی عمومی نقش ویژه ای قائل شده و فعالان فرهنگي، مذهبی و اجتماعی، رسانه ها، دانشگاه ها، شبکه های اجتماعی و ابزارهای مشابه را برای نفی تفاسیر مخدوش و افراطی از اسلام هماهنگ نماید.

مبتنی بر اصول فرهنگی مشترک، غیر تبعیض آمیز و مشارکتی باشد تا از به کارگیری مبارزه با افراطی گری به عنوان ابزاری برای پیشبرد اهداف سیاسی خودداری نموده و در راستای مبارزه با حامیان گروههای افراطی از برخورد گزینشی و استانداردهای دو گانه اجتناب نماید.

این راهبرد باید زمینه هایی را نیز که موجب ایجاد فضا و محیط مناسب برای رشد افراط گرایی می شوند، مورد توجه قرار دهد و راهکار عملی برای مهار اقدامات موازی و افراطی پرور دولت های حامی افراطی گری اتخاذ نماید.  

این راهبرد باید حاوی تدابیری بر علیه هرگونه افراط گرایی باشد. پدیده افراط گرایی منحصر به مسلمانان نیست و همزمان با افراط گرایانی که در حال ارائه چهره ای مخدوش از اسلام هستند، افراط گرایان دیگری نیز با نقض آشکار قوانین بین المللی و اصول انسانی، به شکلی نژاد پرستانه در حال کشتار وآواره سازی انسان های بی گناه، و یا اعمال سیاست ها و اقدامات تبعیض آمیز و محرومیت ساز هستند.

   بی ترید الگوی همکاری سازنده میان ایران و چین در بهره گیری از زمینه های فرهنگی همگرایی سیاسی در مبارزه با افراطی گری، علاوه بر تاثیرات دو جانبه، می تواند دارای آثار گسترده منطقه ای و بین المللی در مهار افراطی گری باشد. 

در پایان مناسب است که به تجربیات دوازده ساله همکاری میان "حزب موتلفه اسلامی" و "حزب کمونیست چین"  به عنوان الگویی عملی از اراده سیاسی معطوف به ارزش های فرهنگی مشترک همچون مبارزه با افراط گرایی، اشاره نمود. در خلال این همکاری تا کنون دها هیات کارشناسی و سیاسی در سطوح مختلف با یکدیگر دیدار و گفتگو نموده اند. با همکاری حزب کمونیست چین، تمامی مناطق مسلمانان نشین چین مورد بازدید حزب موتلفه اسلامی قرار گرفته است و فرصت دیدار از مساجد، حوزه های علمیه و مراکز اسلامی و نیز گفتگوی صریح و رودررو با مقامات، علما، رهبران مذهبی، طلاب و فعالان اجتماعی و فرهنگی جامعه مسلمانان چین فراهم شده است. در خلال این دیدارها زمینه های همگرایی فرهنگی مورد ارزیابی طرفین قرار گرفته است. تلاش برای ارائه تصویر واقعی از جامعه چین و به ویژه مسلمانان آن از سوی حزب حاکم چین و نیز ارائه چهره ای حقیقی از اسلام برای مخاطبان و مقامات چینی از سوی حزب موتلفه اسلامی، همواره مهمترین موضوع و هدف گفتگوها بوده است. بارها طرفین در کارگاه های آموزشی طولانی مدت که با حضور کارشناسان، نخبگان و اساتید برگزار شده است، به نقد جدی و ارزیابی واقع  بینانه از نگرش های فرهنگی و ظرفیت های واقعی زمینه های فرهنگی همگرایی سیاسی ایران و چین، پرداخته اند. بهره گیری از تجربیات مفید به دست آمده در این مدت می تواند افق های گسترده تری برای حصول نتایج اطمینان آوری از تشریک مساعی ایران و چین در مقابله با افراط گرایی فراهم آورد.

  • GMT+08:00
  • /