«جورج دابلیو بوش» رئیس جمهور اسبق آمریکا در واکنش به حملات تروریستی 11 سپتامبر سال 2001 میلادی، آغاز جنگ جهانی علیه تروریسم را اعلام کرد؛ از نگاه بوش، اهمیتی نداشت که در این جنگ چه کسی، چه کس دیگری را هدف می گیرد چرا که او صرفا به اسم اشاعه دموکراسی و آزادی بیان، آنچه از دموکراسی و آزادی بیان در کشور خودش باقی مانده بود را نیز سرکوب کرد؛ اکنون بعد از 20 سال عملیات نظامی آمریکا در افغانستان، نتایج این جنگ در آمریکا نیز به وضوح دیده می شود.

بوش بر خلاف تمامی قوانین بین الملل به کشور غنی از نفت عراق حمله و آن را اشغال کرد؛ این در حالیست که هنوز هم کوچک ترین مدرکی دال بر وجود ارتباط بین صدام حسین با القاعده پیدا نشده است.

پس از گذشت 20 سال، نتیجه هزینه بیش از 3 تریلیون دلاری آمریکا در عراق و افغانستان کاملا مشخص شده است؛ نتیجه این است که گروه داعش در عراق و سوریه تحت اعمال قدرت و نفوذ مستقیم ایران و نه آمریکا از قدرت کنار زده شد.

این در حالیست که «قاسم سلیمانی» فرمانده سابق سپاه قدس ایران که نقش برجسته ای در عقب نشینی داعش و نیروهای قاتل آن در فاصله زمانی سال 2014 تا 2019 میلادی ایفا کرد، به دستور «دونالد ترامپ» رئیس جمهور سابق آمریکا و بدنبال تاکید مشاور امنیت ملی وقت آمریکا یعنی «جان بولتون» به عنوان معمار و مشوق دیگر اشغالگری های آمریکا در افغانستان و عراق، ترور شد.

همانطور که «ادوارد لوزانسکی» در مقاله 31 آگوست خود در روزنامه «واشنگتن پست» تاکید کرده است، طبق گزارش مؤسسه امور عمومی و بین الملل واتسون دانشگاه براون، بیش از 801 هزار نفر در جریان خشونت های مستقیم ناشی از جنگ به اصطلاح آمریکا علیه تروریسم و عواقب گسترده آن کشته شدند و بیش از 335 هزار غیر نظامی دیگر نیز در نتیجه این جنگ ها جان خود را از دست دادند؛ در این بین 38 میلیون نفر پناهجوی جنگی و آواره شدند.

لوزانسکی می گوید که این جنگ های آمریکا در عین حال به قیمت جان 11 هزار آمریکایی تمام شد در حالی که این آمار بیش از سه برابر تعداد آمریکایی هایی است که در جریان حملات 11 سپتامبر 2001 کشته شدند؛ از طرف دیگر، بیش از 53 هزار آمریکایی دیگر به دلیل جراحاتی که به آنها وارد شد، دچار نقص عضو و آسیب های مغزی و مرگ زودرس شدند.

آمریکا دولت های سابق پایدار عراق، سوریه و لیبی را تخریب و سطوح بی سابقه ای از آنارشی و هرج و مرج و خشونت را در این کشورها ایجاد کرد.

باید گفت که با گذشت 20 سال از اشغالگری نظامی آمریکا در افغانستان، پیشگویی «هوئی لانگ» درست از آب درآمد بدین معنا که آخرین آثار بر جای مانده از آزادی بیان ملی و گفتگوهای صادقانه و آزاد در آمریکا به اسم دفاع از دموکراسی و آزادی بیان سرکوب شد و جنگ هایی که همگی به تروریسم در سراسر جهان دامن می زنند، به ویژه جنگ در خاورمیانه و قلب آسیا، به اسم مبارزه علیه تروریسم به پا شدند.

خروج نهایی آمریکا از افغانستان که اکنون دیگر راه برگشتی برای آن وجود ندارد، به یک پوچی استراتژیک ختم می شود؛ این خروج در عین حال به معنای پایان مفهوم GWOT به معنای جنگ جهانی علیه تروریسمی است که به شدت مورد علاقه بوش، رامسفلد و سایر نوابغ نومحافظه کار پنتاگون بوده است.

جنگ جهانی بوش علیه تروریسم یک ناکامی تمام عیار بود و حقیقت این است که مردم آمریکا و کل جهان بدون شروع این جنگ از وضعیت بهتری برخوردار بودند.