«ایلان ماسک» مدیر عامل شرکت خودروسازی آمریکایی «تسلا» روز گذشته (پنج شنبه اول ژوئیه برابر با 10 تیرماه) با انتشار پستی در شبکه اجتماعی «توئیتر» و «سینا ویبو» (Sina Weibo)، نوشت: «رونق اقتصادی که چین به دست آورده به خصوص از نظر زیرساخت، حقیقتا شگفت انگیز است. من مردم را تشویق می کنم که به چین سفر کنند و خودشان (این رونق اقتصادی را) مشاهده کنند.»

این اولین باری نیست که ماسک به تحسین زیرساخت های چین می پردازد؛ وی پیشتر در اواخر فوریه سال 2018 میلادی نیز با انتشار پستی در توئیتر نوشت که پیشرفت چین در زیرساخت های پیشرفته بیش از 100 برابر آمریکاست.

شرکت خودروسازی آمریکایی تسلا سرمایه گذاری های عظیمی در چین انجام داده است؛ با این اوصاف قابل درک است که ماسک درک مستقیم تر و عمیق تری از قابلیت های زیرساختی چین داشته باشد.

یکی از دلایل مهمی که چین توانسته است به چنین پیشرفت هایی در زمینه زیرساخت های پیشرفته دست یابد، رهبری حزب کمونیست چین بوده است که روز گذشته (اول ژوئیه) نیز صدمین سالگرد تاسیس خود را جشن گرفت.

این نوع هدایت و مدیریت حزب کمونیست چین اصلا قابل قیاس با سبک مدیریت آمریکایی نیست چرا که جمهوریخواهان در آمریکا می سازند و دموکرات ها خراب می کنند و برعکس! این نوع درگیری های سیاسی حاکم در آمریکا باعث عدم اتحاد و انسجام در سیاست گذاری های مربوط به زیرساخت ها، مراقبت های بهداشتی، دیپلماسی و ... شده است.

چین نسبت به آمریکا، از امتیاز داشتن یک حزب سیاسی بی نظیر برخوردار است و در عین حال سیاست گذاری های مناسب داخلی و خارجی در چین که حاصل عملکرد این حزب سیاسی است، از جمله الگوی توسعه با ویژگی چرخش دوگانه و ارائه حداکثر تسهیلات مربوط به تامین کالا، سرمایه، نیروی انسانی و تدارکات، انگیزه کافی برای ساخت زیرساخت ها در این کشور را تزریق می کند.

سیاست گذاری های مربوط به زیرساخت های چین در راستای خدمت هر چه بیشتر در راستای تامین رفاه اکثریت مردم این کشور صورت می گیرند و نه با توجه به ملاحظات اقتصادی. دولت ها و شرکت ها در چین نیز در سطوح مختلف چشم اندازی بلند مدت در عرصه زیرساخت پیش می گیرند و بنابراین اجرای پروژه های زیرساختی در صورت عدم سوددهی نیز در این کشور به پیش می رود و این چیزی است که به سختی در آمریکا اتفاق می افتد.

«جو بایدن» رئیس جمهور آمریکا اخیرا با هدف تلاش برای انجام معامله 1 تریلیون دلاری زیرساختی خود به «ویسکانسین» رفت؛ در حالیکه دامنه مالی این لایحه به طرز چشمگیری کاهش پیدا کرده اما با این حال هنوز به تصویب نرسیده است. بایدن ضمن اینکه لایحه خود را «یک سرمایه گذاری نسلی» خوانده، تاکید کرده است که این معامله از آن جهت اهمیت دارد «که چین از نظر زیرساخت نسبت به ما جلوتر است».

اینکه بایدن بار دیگر به چین اشاره کرده است، تا حدی این نکته را در ذهن مردم آمریکا تداعی می کند که چین نسبت به آمریکا عملکرد بهتری داشته است. در چنین شرایطی و با وجود تلاش بایدن برای جلب حمایت عموم از هوچیگری های خود نسبت به تئوری تهدید چین، این سؤال در ذهن مردم آمریکا ایجاد می شود که اگر در حال حاضر چین عملکرد بهتری نسبت به آمریکا دارد، چرا آمریکا چیزی از چین یاد نمی گیرد؟

این روند منعکس کننده ایده های کاملا غیر همسوی نخبگان آمریکاست که صرفا قسمت کوچکی از جمعیت این کشور را تشکیل داده اند و اکثریت جمعیت همین مردم عادی آمریکا هستند. برای مثال پروژه های زیرساختی را در نظر بگیرید. مردم عادی نگران بهبود وضعیت معیشتی اشان هستند درحالیکه تمرکز نخبگان آمریکا روی منافع سیاسی و اقتصادی اشان است.

درحالیکه بایدن در تلاش برای پیشبرد معامله زیرساختی خود و کسب اعتبار و شهرت بیشتر برای خود و حزب دموکرات است، جمهوریخواهان به صراحت نمی خواهند که بایدن در این مسیر موفق گردد و این در حالیست که این گونه درگیری های سیاسی تاثیر مستقیمی روی توسعه زیرساخت های آمریکا دارد.

آمریکا خود را الگوی باقی جهان معرفی می کند اما حقیقت این است که مردم می توانند به خوبی کاستی های موجود در این کشور که بسیار زیادند را درک کنند.

بایدن می گوید که توافق زیرساختی به این جهت از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است که «به ما و جهان نشان می دهد که دموکراسی آمریکایی می تواند برای تمامی مردمی ما محقق گردد» و به همین دلیل است که این توافق زیرساختی «یک دلیل زنده است که نشان می دهد ما می توانیم هنوز هم در این کشور با یکدیگر متحد شویم و هر کار بزرگ و تحول آفرینی را انجام دهیم.»

نباید فراموش کرد که تلاش بایدن در به کار بردن این واژه های الهام بخش جهت ایجاد انگیزه برای مردم آمریکا نقشی در تغییر این حقیقت که آمریکا در حال حاضر یک «بشکه شکسته» است، ندارد.