مدیر مرکز پژوهشی آسیای دانشگاه تهران: مدل حاکمیتی حزب کمونیست در چین بسیار موفق بوده است
  • 2021
  • 01/07
  • 08:36:50

دکتر «حامد وفایی» که 10 سال را در چین زندگی کرده و با فرهنگ و مدیریت این کشور به خوبی آشناست در پاسخ به سوالات خبرنگار بخش فارسی رادیو و تلویزیون مرکزی چین تاکید کرد هوشمندی سردمداران چین باعث شد آهنگ توسعه، سرعت بگیرد و مردم این کشور شاهد رشد چشمگیر در تمام حوزه‌ها شدند.

مدیر مرکز پژوهشی آسیای دانشگاه تهران: مدل حاکمیتی حزب کمونیست در چین بسیار موفق بوده است_fororder_0701

به باور این پژوهشگر حوزه چین، یکی از موفق‌ترین ساختارهای مدیریتی، حزب کمونیست چین است که توانسته پرجمعیت‌ترین کشور دنیا را مدیریت کند و از سخت‌ترین بحران‌های جهانی مانند بحران مالی، مساله کرونا و تنش‌های بین المللی عبور دهد.

آقای وفایی مدرک کارشناسی خود را در رشته ادیان و مطالعات عرفانی از دانشگاه تهران دریافت کرده و سپس برای گذراندن مقطع کارشناسی ارشد راهی کشور چین شده است. او در دانشگاه «چینگ هوا» مدرک کارشناسی ارشد خود را در رشته فرهنگ و هنر چین گرفت (انتخاب پایان نامه ارشد برترین پایان نامه علوم انسانی دانشگاه) و دوره دکتری خود را در رشته ادبیات ملل و مطالعات تطبیقی در دانشگاه «پکن» گذرانده است (انتخاب بعنوان دانشجوی خارجی ممتاز دانشگاه پکن).

دکتر وفایی اکنون عضو هیات علمی دانشکده ادبیات و زبان های خارجی دانشگاه تهران و مدیر مرکز پژوهشی آسیای دانشگاه تهران است.

مشروح مصاحبه با آقای دکتر وفایی را در زیر مشاهده می‌کنید:

رادیو و تلویزیون مرکزی چین: چین در بسیاری از حوزه ها در جهان در صدر جدول پیشرفت های جهان قرار گرفته است. به نظر شما چه عاملی پشت این موفقیت چین قرار دارد؟

دکتر وفایی: نکته ای که باید مد نظر داشته باشیم این است که پیشرفت های چین گام به گام و مرحله به مرحله محقق شده و ره صد ساله را یک شبه طی نکرده است؛ این مسیر پیشرفت در مراحل مختلف تاریخی و تحولات بسیار اتفاق افتاده هر چند سرعت اتفاقات چین بسیار سریعتر از کشورهای غربی و اروپایی و دیگر کشورها بوده است.

برای بررسی سیر توسعه چین حتما باید تاریخ معاصر و پیش زمینه های تاریخی که در این کشور اتفاق افتاده را عمیقا مرور کنیم. در واقع اگر بخواهیم توسعه امروز چین را تحلیل کنیم باید دقیقا این موارد از جمله اینکه چین پیش از انقلاب کمونیستی و پس از سقوط آخرین سلسله پادشاهی دچار چه معضلاتی بوده، روشنفکران چینی به چه سمتی حرکت کردند و جریان های انقلابی چه دغدغه هایی داشتند را بررسی کنیم.

عوامل مختلفی در پیشرفت چین موثر بوده اند که یکی از مهمترین آنها اجماع ملی در داخل این کشور بر سر ضرورت حرکت به جلو است؛ یعنی تک تک مردم چین باید این نتیجه رسیدند که کشورشان باید پیشرفت کند و اینکه منفعت مردم در این است که این کشور باید رشد کند. وقتی به این نتیجه رسیدند قاعدتا گام بعدی مدیریت قدرتمند است. در حال حاضر در ایام صدسالگی تاسیس حزب کمونیست چین هستیم و مدیریتی که بر این کشور اعمال کرده به رغم نقایصی که داشته (چون هیچ مدیریتی بدون نقص نیست) دارای سیری صعودی بوده است.

چینی ها پس از دهه ای که معروف شد به انقلاب فرهنگی به سمت اصلاح پیش رفتند و نگاهی به درون انداختند و نقاط ضعف را  اصلاح کردند. پس از یک دهه انقلاب فرهنگی که آسیب هایی را به چین وارد کرد مقامات این کشور تصمیم به اصلاح گرفتند و این نکته بسیار اهمیت دارد که هر کشوری و هر ساختار مدیریتی باید خود را اصلاح کند. بنا بر این بحث اول، موضوع اجماع ملی است یعنی همه به این نتیجه رسیدند این حرکت بزرگی که قرار است در پرجمعیت ترین کشور جهان به راه بیافتد پس هر کسی باید نقش خود را در آن پازل درست انجام دهد به عبارت دیگر همه مردم نقش و جایگاه خود را در این پدیده پذیرفتند. بنا بر این می توان گفت پس از اجماع ملی، مدیریتی که حاکمان چین اعمال کردند یکی از کلیدهای این پیشرفت محسوب می شود.

عامل بعدی پیشرفت چین، شرایط بین المللی و محیط پیرامونی چین است. رویدادهای پس از جنگ جهانی دوم، فضای جنگ سرد و رقابت میان قدرت های آن زمان و البته هوشمندی سردمداران چین باعث شد توسعه چین سرعت بگیرد و مردم این کشور شاهد رشد چشمگیر در تمام حوزه ها شدند.

بحث اولویت بندی را هم باید به عنوان یکی از عوامل پیشرفت چین برشمرد. همانطور که می دانیم پس از دوره اصلاحات و درهای باز، توسعه اقتصادی و صلح دو اولویتی بود که پس از سیاست های «دنگ شیائو پینگ» مورد نظر حزب حاکم قرار گرفت. به این ترتیب مسئولان چینی در دوره های مختلف با توجه به این دو اولویت یعنی توسعه اقتصادی و صلح برنامه هایی را مد نظر قرار دادند که موجبات توسعه و پیشرفت کشور چین را فراهم کرد. به عنوان مثال توجه ویژه به حوزه های فناوری و اقتصاد بازار و پرداختن هزینه های سنگین و دشواری ها از سوی ملت و حاکمان چین باعث شد آن سختی ها به ثمر بنشیند و امروز پس از سال های سال مشکلات و سختی های که مردم چین متحمل شدند، شاهد این پیشرفت باشیم. بنا بر این اولویت بندی که انجام شد و بهایی که برای تحقق آن اولویت ها پرداخت شد موجب گشت چین، به چین امروز تبدیل شود.

مساله دیگری که در موضوع توسعه چین حائز اهمیت است بحث علم گرایی، فناوری و توجه به صاحبان علم و فناوری است. بنده 10 سال در چین زندگی کردم و در دوره های کارشناسی ارشد و دکتری در دانشگاه های «چینگ هوا» و «پکن» از نزدیک شاهد این فضا بوده ام و نخبگان چینی را از نزدیک دیده ام. نکته ای که برای من بسیار قابل توجه بود سیر مهاجرت معکوس دانشمندان چینی از آمریکا، کانادا و استرالیا به مراکز علمی و دانشگاه های سطح بالای چین بود. این نخبگان تاکید می کردند که دولت چین حاضر شده بسیار بیشتر از مبلغی که در کشورهای دیگر دریافت می کردند، به آنها اعطا کند و همچنین برای این نخبگان یک کرسی یا موقعیت دانشگاهی تدارک دیده بود. از سوی دیگر دولت چین برای دانشمندانی که مهاجرت معکوس داشتند شرایط خوب زندگی را تضمین کرده است. مجموع این موارد باعث می شود دانشمند و محققی که در کشور خود زندگی نمی کند ترغیب شود تا بازگردد و به کارهای علمی-پژوهشی بپردازد. حاصل این تدابیر باعث شده شاهد این پیشرفت در کشور چین در حوزه های مختلف از جمله هوافضا، اقتصادی، فناوری، علمی، توسعه ای و مدیریتی باشیم.

رادیو و تلویزیون مرکزی چین: با توجه به صدمین سالگرد تاسیس حزب کمونیست، نقش این حزب را در وحدت مردم و پیشرفت چین چگونه ارزیابی می کنید؟

دکتر وفایی: 10 سال قبل که در پکن زندگی می کردم در ایام سالگرد تاسیس حزب کمونیست پلاکاردهای قرمز رنگی در اقصی نقاط شهر نصب شده بود و روی آن به زبان چینی نوشته شده بود «اگر حزب کمونیست نبود، چین امروز هم نبود» جدای از مباحث تبلیغاتی به نظرم این یک واقعیت است. از انقلاب کمونیستی به رهبری «مائو تسه دونگ» تا امروز به هر حال سردمداران چین اعضای حزب کمونیست بودند و سیاستگذاری‌‌ ها، اولویت بندی ها و مدیریتی که در ساختار حاکمیتی اعمال شده از حزب کمونیست صادر شده است. به اعتقاد من بدون تردید یکی از موفق ترین ساختارهای مدیریتی حداقل در حوزه اقتصادی و اجتماعی، امروز حزب کمونیست چین است که توانسته پرجمعیت ترین کشور دنیا را مدیریت کند و از سخت ترین بحران های جهانی مانند بحران مالی، مساله کرونا و تنش های بین المللی عبور دهد. این مدل حاکمیتی که در چین اعمال شده بسیار موفق بوده و جا دارد درباره آن مطالعه شود.

در اینجا نکته ای که باید ذکر کنم و از نقائص ما در ایران است و جا دارد اصلاح شود بحث مطالعه درباره روش های مدیرتی حزب کمونیست چین و از آن مهمتر بحث مطالعه درباره ابعاد سوسیالیسم چینی است. ما در ایران نمی دانیم مختصات سوسیالیسم چینی چیست و مطالعه آن به عنوان یک ایدئولوژی که حاکمان چین بر آن تاکید دارند و یکی از کلیدواژه های موفقیت آنهاست، ضروری است. باز هم باید تاکید کنم مطمئنا یک بخش مهمی از توسعه چین حاصل تصمیم گیری ها و بخش مهمی ناشی از اجماع ملت چین است.

رادیو و تلویزیون مرکزی چین: به نظر شما چرا حزب کمونیست چین توانسته در مقایسه با نظام های لیبرال غرب هم موفقیت اقتصادی و هم موفقیت سیاسی قابل توجهی کسب کند؟

دکتر وفایی: حزب کمونیست چین به لحاظ اقتصادی قطعا موفق بوده است. اخیرا گزارشی را در شبکه یورونیوز مطالعه می کردم که در آن مدل حکومت چینی به عنوان یک مدل موفق ذکر شده بود. این یعنی کارشناسان و رسانه های غربی در حال سیر به این نقطه هستند که دلایل موفقیت حزب کمونیست چین در حوزه های اقتصادی را مطالعه کنند. زمانی که بحث توسعه اقتصادی را مطرح می کنیم موضوع اختلاف طبقاتی به این معنا که وقتی کشوری توسعه در آن اتفاق می افتد طبعا دچار مسائلی در حوزه اقتصادی و اجتماعی به تبع آن می شود؛ حاکمان چین به اهمیت این موضوع آگاه هستند و بخاطر همین بحث مبارزه با فقر دنبال شده و موفقیت های بزرگی داشته است. شکاف میان فقیر و غنی در بسیاری از کشورهای توسعه یافته و غربی و عدم توازن در بخش های مختلف جامعه بسیار قابل توجه است. مقامات چینی در حال تلاش هستند تا از بزرگ شدن این شکاف جلوگیری کنند و بحث مبارزه با فقر مطلق را انجام داده اند و موفق شدند فقر مطلق در چین را محو کنند و چند صد میلیون نفر از خط فقر به بالا کشیده شوند؛ این از بزرگترین دستاوردهای همین جریان فکری بوده است.

برای پاسخ به اینکه چرا حزب کمونیست توانسته در مقایسه با نظام های غربی چنین فضایی را محقق کند باز هم بر می گردیم به عواملی که در پاسخ به سوال اول ذکر شد؛ محیط بین المللی، اجماع داخلی و مدیریتی که در این کشور اعمال شده چند ضلعی را تشکیل داده که برآیند آن چین امروز است.

رادیو و تلویزیون مرکزی چین: پیش بینی شما از توسعه و پیشرفت چین چیست؟ چه چشم اندازی را برای این کشور متصور هستید؟

دکتر وفایی: چین امروز به قدرت دوم اقتصادی جهان تبدیل شده و این اتفاق پس از بالاتر رفتن رشد اقتصادی این کشور از ژاپن رخ داد. به باور بسیاری از کارشناسان، چین تا مدتی دیگر به قدرت اول اقتصادی جهان تبدیل خواهد شد. آن چه در چین به عنوان بیداری یا رستاخیر یاد می شود حقیقتا رخ داده است. این حجم از توسعه، مبارزه با فقر، پیشرفت، تولید و مبادلات اقتصادی با تمام نقاط جهان اتفاقی معجزه آساست که چین توانسته آن را محقق کند و باید بر روی آن مطالعه صورت گیرد.

چشم انداز توسعه چین به هدف گذاری حاکمان این کشور وابسته است و قطعا یکی از اهداف حاکمان چین تثبیت جریان توسعه در این کشور است. مطلع هستیم که سیر صعودی تا ابد صعودی نمی ماند. این که چین تا کجا به صعود ادامه خواهد داد به مجموع شرایط گسترده باز می گردد که عبارتند از مسائل بین المللی، سیاستگذاری های مقامات چین و سیر جریان توسعه (اجتماعی، اقتصادی و سیاسی) در داخل چین.

تلاش مقامات چین ایجاد زیرساخت هایی است که سیر خطی پس از دوره صعود و رشد را مداوم تر و طولانی تر شود. این تداوم سیر خطی است که اهمیت دارد.

بر همین اساس دغدغه مهم چینی ها این است که پس از دوره صعودی توسعه، در حوزه های مدیریتی، علم، فناوری و اقتصاد سیر خطی مداومی داشته باشند و به سمت نزول حرکت نکنند.

به نظرم با توجه به ظرفیت ها و اتفاقات مهمی که در چین در حوزه های مختلف در حال وقوع است و همچنین شناختی که از مدیریت و فرهنگ این کشور دارم چینی ها خواهند توانست این سیر خطی را مداوم کنند.

چین به عنوان پرجمعیت ترین و یکی از تاثیرگذارترین کشورهای جهان تمام ابعادش باید مورد مطالعه قرار بگیرد تا بتوانیم نگاه جامعی به تحولات این کشور داشته باشیم. بحث مطالعات چین در ایران یکی از نیازهای اصلی است و امیدوارم با توجه به تربیت دانشجویانی که در دانشگاه در دستور کار داریم این امر در آینده با قوت دنبال شود و ما بتوانیم نسبت به کشور چین و آینده رشد و توسعه این کشور قضاوتی علمی، دقیق و عادلانه داشته باشیم.

  • GMT+08:00
  • /