نمایندگان چین در گفتگوی راهبردی بلندپایه چین و ایالات متحده که چندی پیش به پایان رسید، قاطعانه از حاکمیت وعزت ملی کشور دفاع کردند؛ این اقدام با آرزو و اراده مردم همخوانی داشت و مورد تقدیر افکار عمومی داخلی و خارجی قرار گرفت. زمان حرف زدن که ایالات متحده از موضع قدرت با چین گذشته است، زمانی که چینیها نیز کشور خود را کوچک و خوار میدیدند نیز گذشته است.

شی جین پینگ دبیرکل  کمیته مرکزی حزب کمونیست چین در حاشیه نشست امسال دو مجلس در جلسه گروه مشترک بخش آموزش، پزشکی و بهداشت گفت: «چینیهای متولد بعد از دهه های 70، 80، 90 و سال 2000، قبل از سفر به خارج  میتوانند از زاویه دیدی هم سطح جهان به آن نگاه کنند، دیگر مانند نسل ما نیستند که باید به بالا نگاه می کردند. این سخن طنین گسترده ای در میان مردم چین برانگیخت.

چینیهای امروز تحقیر یک قرن را از میان برداشته اند. آنها سرشار از نشاط و اعتماد به نفس هستند. این اعتماد به نفس و اطمینان از کجا می آید؟

نخست از دستاوردهای بزرگ تاریخی در «حکومت چین» حاصل شده است. در طول 70 سال پس از تاسیس چین نو، ملت چین تحت رهبری حزب کمونیست چین رنجهای درازمدتی را پشت سر گذاشت،  از به پا خاستن و ثروتمند شدن تا قدرتمند شدن، جهشی بزرگ خلق کرد؛ معجزه ای نادر در جهان از توسعه سریع اقتصادی و ثبات طولانی مدت اجتماعی ایجاد کرد؛ مدتهاست که چین به دومین اقتصاد بزرگ جهان تبدیل شده است؛ میانگین سرانه  تولید ناخالص داخلی کشور در دومین سال متوالی از 10 هزار دلار آمریکا فراتر رفته و فقر مطلق کاملاً رفع شده است. 

دوم ناشی از روحیه مبارز مردم چین است که جرات مبارزه و در مبارزه  مهارت دارند. با مرور تاریخ، چه در زمان جنگ مقاومت در برابر تجاوز ژاپنی و چه در جنگ مقاومت در برابر ایالات متحده و کمک به کره، مردم چین با وجود شرایط بسیار سخت در برابر دشمنان قدرتمند و وحشی هرگز از خشونت نترسیدند و با مبارزه شجاعانه، به پیروزی پس از پیروزی رسیدند. امروز بنیه جامع ملی چین از لحاظ کیفی و کمی جهش یافته و بیش از گذشته از هیچ فشار و مهاری نمیترسد.

سوم اینکه چین در سمت درست تاریخ و هماهنگ با روند زمان ایستاده است. چین از حفظ نظام بین المللی به محوریت سازمان ملل متحد و نظم بین المللی مبتنی بر قوانین بین المللی طرفداری میکند، این موضوع  مطابق با انتظارات گسترده جامعه جهانی است. فعالیتهای واقعی چین در ساختن جامعه ای بشری با آینده مشترک، ستایش و حمایت بیشتر کشورها را جلب کرده است. از سوی دیگر، ایالات متحده در هر مرحله به زور متوسل شده و گستاخانه در امور داخلی کشورهای دیگر مداخله کرده و باعث آشوب و ناآرامی در جهان شده است. امریکا با سوءاستفاده از مفهوم امنیت ملی و «مدیریت درازدستانه» در مبادلات تجاری عادی دخالت میکند که در جهان محبوبیتی ندارد.

و در نهایت، اطمینان و اعتماد به نفس مردم چین به دلیل وجود ستون فقرات کشور یعنی رهبری قوی حزب کمونیست چین است. پیشرفت چین از رهبری حزب کمونیست چین جدا نشدنیست؛ این اتفاق نظر مردم چین است و شناخت عمومی جامعه جهانی محسوب میشود. موقعیت حاکم حزب کمونیست چین انتخاب تاریخ و انتخاب مردم است. نقش رهبری حزب کمونیست چین و موقعیت اصلی رهبر حزب، از اقدامات سخت و دشوار متولد شده و از حمایت قلبی 1.4 میلیارد مردم چین برخوردار است.

در زمان همه گیری کرونا، مقایسه «حاکمیت چین» با «هرج و مرج در غرب» یک درس ایدئولوژیک و سیاسی روشن به چینیها داد و غرب پرستی خرافه چینیها را از ذهنشان زائل کرد. چندی پیش نظرسنجی  یک شرکت آمریکایی نشان داد که اعتماد مردم چین به دولت به 95 درصد رسیده است، در حالیکه این شاخص در ایالات متحده فقط 48 درصد است.

 حزب کمونیست چین از حمایت عمومی مردم برخوردار است، بنابراین حکمرانی چین با اجرای اکید و جدی امر و نهیها ثمربخش بوده، اما ایالات متحده امروز در شکاف بی سابقه ای قرار دارد؛ تقابل احزاب سیاسی منجر به دشواری تصمیم گیری شده و گروههای ذینفع نیرو و توان حاکمیت و اداره کشور را فرسوده است. این احتمالاً بزرگترین اضطراب بین اقشار مختلف ایالات متحده است.

با این حال برخی سیاستبازان آمریکا به جای تأمل در کار خود، امیدوارند بتوانند از طریق سیاهنمایی چین، خصوصاً تلاش برای قطع رابطه تنگاتنگ مردم و حزب کمونیست چین تناقضات داخلی خود را فرافکنی کنند. این اقدام در واقع تحریک کل چینیها و مسلما بیهوده است و فقط به مثابه برداشتن سنگ بزرگیست که عاقبت روی پای خودش خواهد افتاد.