ارقام اداره ملی آمار چین که روز دوشنبه 18 ژانویه منتشر شد نشان می دهد در سال 2020 جی دی پی چین با رشد 2.3 درصدی برای نخستین بار از 100 تریلیون یوان فراتر رفت. در سال 2020 چین زودتر از کشورهای دیگر همه گیری کرونا را تحت کنترل قرار داد و تولید را از سر گرفت و در میان جوامع اقتصادی بزرگ جهان پیش از همه به رشد مثبت دست یافت.
با سپری شدن یک سال فرساینده از شیوع کووید-19 در جهان، وضعیت اجتماعی، اقتصادی و حتی سیاسی کشورهای مختلف به خوبی رویکرد آنان در مقابله با این بیماری و نتایج در پیش گرفتن چنین رویکردی را نمایان کرده است. در یک سو شاهد کشورهایی مانند چین هستیم که بدون از دست دادن حتی یک لحظه و با تدابیر جدی و سختگیرانه از سوی دولت و همکاری و همدلی سراسری از سوی مردم برای اجرای این تدابیر توانستند ظرف یک مدت مشخص نه تنها از وضعیت بحرانی خارج شوند بلکه به نشانه سپاسگزاری به یاری کشورهایی بشتابند که در سختترین روزهای شیوع کرونا دست آنان را گرفته بودند. اما در سوی دیگر گروهی از سیاستمداران عوامگرا و طرفدار تئوری توطئه در کشورهای غربی و به ویژه آمریکا را میبینیم که با نادیده انگاری، بی تدبیری، دروغ، تهمت و اولویت دادن به منافع شخصی به جای تلاش برای نجات مردم و کشورهای خود، اکنون از هر نظر در یک وضعیت بحرانی بی سابقه و تاریخی هستند. اما چین برای رسیدن به این موفقیت چه کرد و چرا غربیها با وجود شکست سیاستهای خود هنوز هم در تلاش برای انکار و یا دست کم کوچک شمردن آن هستند؟
در یک کلمه راز موفقیت چین در مهار کرونا چیزی نبوده است جز اعتماد به «علم». چین با تجربه ای که از همه گیری سارس اندوخته بود می دانست که تنها راه مهار این بیماری مرموز اجرای جدی و سختگیرانه راهکارهایی است که کارشناسان برجسته بهداشت عمومی کشور پیش از این کارساز بودن آنها را آزمودهاند؛ پس بدون از دست دادن زمان (که در چنین مواردی بسیار ارزشمند است) برای جلوگیری از گسترش و شیوع بیشتر بیماری مراکز اصلی شیوع آن مثل شهر ووهان و استان هوبی را قرنطینه کرد. دولت چین با آگاهی از تأثیر منفی قرنطینه بر اقتصاد این کشور، اولویت خود را حفظ جان مردم قرار داد و در این راه از هیچ هزینهای فروگذار نکرد. در شرایط شیوع کرونا و تبعات ناشی از متوقف شد کار بسیاری از مشاغل، دولت تلاش کرد تا علاوه بر تأمین نیازهای بیماران و خانوادههای آنان، از شرکت ها و بنگاه های اقتصادی و به ویژه شرکتهای متوسط و کوچکی که بیشترین آسیب را از این شرایط دیده بودند نیز حداکثر حمایت لازم را انجام دهد. اما آیا تمام این تدابیر بدون همکاری و همراهی مردم قابل انجام بود؟
برخلاف تبلیغات منفی برخی از رسانهها و سیاستمداران غربی که آشکارا سر دشمنی با چین دارند، در نظرسنجیهای اخیری که در میان مردم و شهروندان چینی انجام شده همواره مسیر و سیاستهایی که از سوی نظام حاکم در پیش گرفته شده مورد حمایت حداکثری مردم قرار گرفته است. همین اعتماد به کارآیی تدابیر دولت و در کنار آمادگی عموم مردم برای کمک و حمایت از یکدیگر و حفظ امنیت بهداشت عمومی باعث شد که از همان نخستین روزهای سخت شیوع کرونا اقشار مختلف با تمام وجود به اجرای تدابیر لازم برای کنترل و پیشگیری کووید-19 پایبند باشند؛ چه کسانی مثل پزشکان و پرستاران که در خط مقدم مبارزه با این بیماری قرار داشتند؛ چه پیکهایی که در سختترین شرایط تلاش کردند تا موارد ضروری پزشکی و کالاهای روزمره مورد نیاز مردم به دست همه برسد و حتی مردم عادی که با داوطلب شدن برای کمک در بخشهای مختلف و یا رعایت درست موارد بهداشتی و ماندن در خانههای خود به بازگشتن هر چه سریعتر چین به شرایط عادی کمک کنند. از خودگذشتگی و فداکاری یکی از عوامل موفقیت دولت و مردم چین در مهار کرونا بود که حتی امروز هم بسیاری از سیاستمداران غربی حاضر به پذیرش آن نیستند.
مدتهاست که برخی از رسانههای جهتدار غربی کشورهای مثل آمریکا محور پیشرفت و توسعه جهان مدرن میخوانند و به بهانههای گوناگون هر کشوری که مسیری متفاوت را برای توسعه و پیشرفت انتخاب کند را متهم به نقض مفاهیمی میکنند که حداقل در یک سال اخیر به خوبی مشخص شد به هیچ وجه پایبند آن نیستند؛ دموکراسی، حقوق بشر، آزادی بیان یکی پس از دیگری در غرب و به ویژه در آمریکا به چالش کشیده شد و غرب در اکثر قریب به اتفاق این چالشها نتوانست سربلند بیرون بیاید. بدون شک پذیرش این شکستها برای پرچمدار خودخوانده تمام ارزشهای انسانی آسان نبوده است و یکبار دیگر به جهان ثابت شد که این پرچمدار به جای پذیرش ضعفها و کاستیهای خود و انجام مسئولیتهایی که بر عهده دارد، روش همیشگی متهم کردن دیگران و شانه خالی کردن از زیر بار مسئولیت را در پیش میگیرد و بدون توجه به تمام رنجهایی که بر مردم خود و حتی سایر کشورهای جهان تحمیل کرده تنها به دنبال تأمین منافع خود است. همزمان شدن شیوع کرونا با دوران ریاست جمهوری یک فرد عوامگرا در آمریکا به جهان و بیش از آن به مردم خود این کشور بیراهه بودن مسیر دولت در بسیاری از زمینهها را نشان داد.
عملکرد چین در کنترل کووید-19، تداوم رشد اقتصادی در سختترین شرایط جهانی و انجام موفق برنامه فقرزدایی و بسیاری دستاوردهای دیگر بهترین گواه بر درستی مسیر این کشور برای رسیدن اهداف و در کنار آن کمک به ایجاد یک جامعه بشری با آینده مشترک است. اکنون دیگر غرب با توجه به عملکرد ضعیف خود در برابر یک بحران جهانی، در جایگاهی نیست که انتقادهای بی پایه و اساسش از چین در جهان و حتی در میان خود غربیها خریدار چندانی داشته باشد و بتواند به راحتی موفقیت چین را انکار کند. همانگونه که استاد سخن، سعدی شیرازی میگوید: «سعدیا گرچه سخندانی و مصالح گویی/ به عمل کار بر آید به سخندانی نیست.»