سیاست تحریم و فشارِ تاریخ گذشته آمریکا همچنان یک ابزار سنتی است که دولت ایالات متحده از آن به جای تفکر و همکاری در جهان استفاده میکند. در واقع هر چه از قدرت توجیه استفاده از این روش سنتی (تحریم) کاسته میشود به همان میزان خلاص شدن از شر آن نیز دشوارتر میشود.
«جو بایدن» رئیس جمهور آمریکا اخیرا مصوبه کنگره این کشور را با امضا کردن به قانون تبدیل کرد تا به وسیله آن طبق اتهامات بی اساس کار اجباری و نقض حقوق بشر، واردات از منطقه خودمختار اویغور شین جیانگ چین ممنوع شود.
قانون ادعایی «جلوگیری از کار اجباری اویغور» در واقع تاثیر منفی قابل توجهی بر شرکتهای آمریکایی که در این منطقه فعالیت میکنند، خواهد داشت.
بیشتر ادعاهای مربوط به کار اجیاری در شین جیانگ از اندیشکدهای استرالیایی به نام «موسسه سیاست راهبردی استرالیا» سرچشمه گرفته که موسسان آن «پنتاگون»، «بوئینگ» و «لاکهید مارتین» هستند.
دولت آمریکا باید مدام به خود درباره سیاست تاریخ گذشته فشار و تحریم خود، به خودش یادآوری کند. تفاوت میان کنگره آمریکا و یک اندیشکده استرالیایی این است که کنگره میداند که به آن دروغ گفته شده است و در واقع باید این قانون جدید ضد چین نشان دهنده درست بودن آن حقیقت است.
تصویب این قانون فرصتی است تا دشوارترین کار نیز صورت بگیرد؛ یعنی باید تاملی کرد و نگاهی از سر تاسف به مقامات کاخ سفید و کنگره آمریکا انداخت.
آنچه در مییابیم این است که آنها هر کاری برای خشنود کردن آن محفل مجتمع نظامی-صنعتی انجام خواهند داد. چه بپذیرند یا نپذیرند آنها این کار را معمولا با اقدامات منفعتطلبانه قربانی کردن دیگران، تحریم، مسابقه تسلیحاتی، جنگ تجاری و تجاوزهای دریایی انجام میدهند.
خیلی زیاد از مورد چین نگذشته و نباید آن را به تنهایی در نظر گرفت.
اینکه جمهوریخواهان و دموکراتها دارای اختلاف هستند موضوعی محرز، بر همگان ثابت شده و واقعی است اما خیلی نباید به این اختلاف دلخوش بود خصوصا زمانی که قرار است چین را بخاطر سختیها، کمبودها و ناکامیها در تقریبا تمام موضوعات، متهم کنند؛ اینجاست که تمایل به اتحاد و همبستگی را از خود بروز میدهند. از اینها گذشته، آنها همیشه از ناکامیهای خودشان با جنگ تجاری، جنگ ضد تروریسم و تحریم شانه خالی کردهاند.
حالا به این نکته میرسیم که دولت بایدن و رفقای او در کنگره مانند اسلاف خود خواستار حفظ منافع خود در یک کمپین فاجعهبار هستند. به رغم تبلیغات رسانهای، عناصری در پنتاگون، دستگاههای امنیتی-ملی، سیستم کاغذبازی کنگره و مجموعه نظامی-امنیتی خواستار جلوگیری از هر گونه کاهش تنش با چین هستند.
آنها به یک دنیای متخاصم نیاز دارند و در جهانی این چنینی زندگی می کنند حتی اگر شرکتها و مردم آمریکا اصرار داشته باشند که خلاف این رویکرد را داشته باشند.
قربانی تحریمهای آمریکا بودن تنها دلیل بیاعتمادی پکن به واشنگتن نیست. این مشکل مقامات آمریکایی است که باور ندارند قابل اعتماد نیستند. آنها ممکن است هیچگاه متوجه نشوند چه زمانی باید سیاست تاریخ گذشته خود در قبال چین را پایان بخشند. چرا یاد نمیگیرند که نباید فکر کنند آمریکا تنها کشور دنیا نیست که وظیفه دارد به صلح و امنیت جهانی یا حقوق بشر بپردازد؟
زمان اعتراف فرا رسیده و آنها باید به این فکر کنند که نیاز به یک مرور قابل توجه در سیاستهایشان دارند و باید ورای اختلافات و بازیهای ژئوپلتیکی حرکت کنند. آنها باید متوجه شوند که تنها انسانهای روی کره زمین نیستند که در موضوع حقوق بشر و استانداردهای اخلاقی بدون نقص هستند.
مقامات آمریکایی قطعا باید واژه «بدون نقص یا عالی» را از لغتنامه خود حذف کرده و بپذیرند بدون نقص نیستند و همواره اشتباه خواهند کرد آن هم با توجه به ادعاهایی که درباره «کار اجباری و نسل کشی» در شین جیانگ مطرح کردهاند.
همانگونه که سفارت چین در آمریکا در بیانیهای تاکید کرد این تکبر و خودشیفتگی باعث نادیده گرفتن حقیقت شده و به شکل گستاخانه وضعیت حقوق بشر در شین جیانگ را به باد انتقاد گرفته است.
این دیدگاه همچنین باعث شده واشنگتن نتواند شراکت قابل اعتماد و تعاملی و گفتگوی واقعی با چین داشته باشد.
-
2021/12/26 16:42:45
- GMT+08:00
- /