ایالات متحده به تدریج در حالی دوری جستن از تعریف دموکراسی است و سعی دارد تا حق تعریف آن را به انحصار خود در آورد. آنچه چین نیاز دارد این است که اصالت واقعی دموکراسی را حفظ کند. تمایل چین برای ارتقای دموکراسی کاملا مردم محور یک اقدام ارزشمند برای کل بشریت خواهد بود.

باید گفت این ماموریت عظیم و درخشان چین توسط حزب کمونیست این کشور رهبری شده است. موفقیت دموکراسی کاملا مردم محور باید مورد آزمایش قرار بگیرد و به وسیله موفقیت مداوم کل کشور تعریف شود. انجام دو کار مهمترین چیز است: اول، کشور چین باید به پیشرفت سریعتر خود نسبت به توسعه اقتصادی و اجتماعی دموکراسی‌های بزرگ غربی ادامه دهد؛ دوم اینکه چین باید راهی برای کشف رفاه مشترک تحت شرایط اقتصاد بازار بیابد. انجام هر دوی این موارد کار آسانی نیست اما چین باید هر دو را به خوبی انجام دهد تا شهروندان خود را راضی نگه دارد و جهان را متقاعد کند.

در خصوص رفاه مشترک باید گفت اقتصاد بازار به طور طبیعی باعث اختلاف درآمد و رفاه خواهد شد. تا کنون هم ایالات متحد و هم هند که یکی پیشرفته‌ترین کشور جهان و دیگری بزرگترین کشور در حال توسعه تحت سیستم غربی است، اختلاف جدی طبقاتی میان غنی و فقیر دارند.

فقط برخی جوامع کوچک این مشکل را با فراهم آوردن رفاه زیاد کاهش داده‌اند. چین به عنوان بزرگترین کشور جهان با ماموریت‌های چندگانه‌ای روبروست. لازم است تا مکانیزم رفاه مشترک یافته شود و در روند تلاش چین جای بگیرد و به آن اجازه داده شود تا با دیگر ماموریت‌ها ادغام شود. این کشف قطعا قابل توجه است. این جدی ترین کشف و تحقق آرمان‌های زیبای بشری است.

بشریت به تدریج در حال حل مشکل گرسنگی و فقر است اما انگیزه برای توسعه کافی نیست و پرداختن به مساله برابری به طور خاصی دشوار است. دموکراسی غربی، به ویژه رایج‌ترین نوع آن یعنی دموکراسی آمریکا، به شکل جدی دچار بی‌اعتباری شده است.

جنبه‌های مثبت آن تقریبا دچار اضمحلال شده است. اما چین باید مسیر روشن و متقاعدکننده دموکراسی کاملا مردم محور خود را طی کند.