سال 2020 تا اینجا بسیار تلخ و ناگوار بوده؛ به ویژه برای ایران! در آغاز امسال، قاسم سلیمانی، فرمانده برجسته سپاه پاسداران، توسط پهپادهای آمریکایی کشته شد و اکنون نیز در پایان سال، محسن فخری زاده دانشمند مشهورهسته ای ایران مورد حمله قرار گرفت و کشته شد.

ایران و بسیاری از رسانه‌های بین‌المللی بر این باورند که اسرائیل با تروری فخری‌‌ زاده رابطه نزدیک دارد. "نیویورک تایمز" در مقاله‌ای به وضوح به برنامه ریزی اسرائیل برای این حمله تروریستی اشاره کرده و در واکنش به این خبر، نه مقامات اسرائیلی و نه کاخ سفید یا اداره اطالاعات آمریکا اظهار نظر نکرده‌‌اند.

سازمان های اطلاعاتی آمریكا و اسرائیل، فخری زاده را به عنوان یكی از شخصیتهای اصلی در توسعه مخفیانه سلاح های هسته ای ایران معرفی می کردند و به همین خاطر می خواستند هرچه زودتر او را به قتل برسانند. ایران حق دارد مطابق با قوانین بین المللی از  انرژی هسته ای استفاده کند و بارها نیز اعلام کرده هیچ قصدی برای تولید سلاح هسته ای ندارد و تا کنون نیز از سلاح های هسته ای استفاده نکرده است.

اما در حقیقت قدرت هسته ای اصلی در خاورمیانه کیست؟ همه پاسخ این "راز" را می دانند. حفظ انحصار هسته ای یک کشور در خاورمیانه با  روش هایی مثل ترور و  از بین بردن دانشمندان هسته ای کشورهای دیگر مصداق روشنی از تروریسم دولتی و نادیده گرفتن ارزش های تمدن بشری است. 

 فخری زاده حتی در مقام نخستین شخص برنامه هسته ای ایران نیز تنها یک دانشمند بود که کار خود را انجام می‌داد. اگر قرار باشد یک دانشمند را به خاطر تحقیق در زمینه پروژه‌های هسته ای ترور کنند، آن وقت چند دانشمند کشته خواهند شد؟

فخری زاده به وضوح قربانی یک حمله تروریستی بوده است. مدت ها است که برخی از کشورها ایران را به حمایت از تروریسم متهم می کنند اما در واقع اغلب این ایران بوده که قربانی تروریسم شده؛ از جمله در فاصله سال 2010 تا 2012 که بسیاری از دانشمندان هسته ای ایران ترور شدند.

طبق هنجارهای رایج، پایان دادن به زندگی یک مقام مهم دولتی  با انگیزه سیاسی و با کمک ابزارهای نادرست مصداق یک عمل تروریستی است که اگر واقعاً توسط اداره اطلاعات اسرائیل یا ارتش ایالات متحده انجام شود به آن تروریسم دولتی می‌گویند. تروریسم باید محکوم شود؛ فارغ از اینکه عاملان آن بازیگران دولتی باشند یا بازیگران غیر دولتی!

مرگ فخری زاده بدون شک ممکن است با انتقام ایران همراه شود. اکنون آشفتگی و بی ثباتی در خاورمیانه به یک واقعیت و آینده غیرقابل کنترل تبدیل شده است. عصبانیت و اعتراضات در ایران کاملاً احساس می شود  و تعداد زیادی از مردم خواستار انتقام به خیابانها آمده اند؛ حتی برخی از آنان شعار جنگ با آمریکا نیز سر می‌دهند. سپاه پاسداران ایران می‌گوید خود را برای انتقام آماده می کند و وزیر اطلاعات ایران  نیز گفته که کار شناسایی دست های سیاه پشت پرده در حال انجام است و عاملان این حادثه بهای کار خود را خواهند پرداخت. 

احساسات مردم ایران به خوبی قابل درک است؛ در عین حال نگرانی ها از وخامت اوضاع خاورمیان افزایش می یابد. بسیاری از کشورها و در رأس آنان سازمان ملل امیدوارند که دولت و مردم ایران با حفظ  آرامش و خویشتنداری، صبورانه منتظر بمانند تا وضعیت فعلی تغییر کند و در دام دشمنان خود برای شروع یک جنگ نیفتند.

حملات تروریستی و استفاده از خشونت برای کنترل خشونت به بن بست می رسد و نمی تواند منازعات و اختلافات بین کشورها را حل کند. توسعه پایدار جامعه بشری تنها با پایبندی به قانون امکان پذیر است. اگر انسان ها نتوانند از چرخه بی پایان کشتن و انتقام خارج شوند، در نهایت با یک فاجعه بزرگ مواجه می شوند.

در حال حاضرهمه گیری ویروس کرونا تبدیل به یک فاجعه بزرگی جهانی شده که همه کشورها باید برای مبارزه با آن با یکدیگر همکاری کنند و بنابراین جهان بیش از هر زمان دیگری نیازمند آرامش است. امروز جهان نمی‌تواند شاهد آغاز یک جنگ باشد؛ فرقی نمی کند که این جنگ در خاورمیان باشد و یا در هر نقطه دیگری از جهان! 

تروریسم هنوز هم یک تهدید جدی برای مردم جهان است و تحمل تروریسم باعث از بین رفتن نظم جهانی و به بار آمدن مصیبت برای مردم جهان می شود. جامعه جهانی باید متحد و یکصدا همه اقدامات تروریستی، از جمله تروریسم دولتی را محکوم و به طور مشترک مخالفت را بر هرگونه اقدام خطرناک و تنش زا در خاورمیانه اعلام کند.