در سومین پلنوم یازدهمین کمیته مرکزی حزب کمونیست چین که در 1978 برگزار شد، تصمیم بر این شد که نظریه «محوریت مبارزات اقشار» کاملا کنار گذاشته شده و سازندگی اقتصاد ملی در پیش گرفته شود. در این پلنوم بر آزادی اندیشه و احترام به واقعیات تاکید و سازندگی اقتصاد ملی به عنوان رویکرد کار دولت تعیین شد. از آن پس، مردم چین به سمت اجرای سیاست اصلاحات و درهای باز گام بر داشتند و علی رغم مشکلات فراوان تا کنون بر این مسیر پایبنده بوده اند. از همان زمان بود که سیاست اصلاحات و درهای بازی به راه بی بازگشت چین برای توسعه تبدیل شد.
کمونیست های چین از سال 1949 زمان تاسیس جمهوری خلق در این کشور تمایل شدیدی برای مدرنیزاسیون کشور داشتند و برای این هدف نیز تلاش ها و آزمایش های سختی را به عمل در آوردند. اما نظام اقتصادی مالکیت عمومی و بسته بودن درهای کشور به روی خارج مانع بزرگی برای توسعه اقتصادی کشور بود و موجب فقر و عقب افتادگی در کشور شد. این وضعیت کمونیست ها را وادار به تغییر راه کار خود نمود.
یکی از موسسه داران چینی می گوید: در زمان اقتصاد برنامه ریزی شده حتی خرید یک میز باید به دولت گزارش می شد. موسسات در آن زمان نمی توانستند خود برنامه های تولیدی بریزند و خود حق توزیع درآمدشان را نداشتند. به همین دلیل موسسات برای تولید فعال نبودند. دولت چین برای پایان دادن به این وضعیت ابتدا «اقتصاد بازرگانی برنامه ریزی شده» و بعدها «توسعه اقتصاد بازاری سوسیالیستی» را ارایه داد.
چین برای برقراری ارتباط با بازارهای بین المللی با در نظر قرار دادن این شرایط که مناطق ساحلی آن زادگاه بسیاری از چینیانی است که به خارج از کشور مهاجرت کرده اند، در آنجا مناطق اقتصادی ویژه ای را ایجاد کرد. با استفاده از این مناطق تجربیات فنی و مدیریتی کشورهای دیگر به چین منتقل شد و راه کارهای مدیریتی در کشور تعدیل شد.
سیاست اصلاحات و درهای باز در مسیر اجرا مورد شک و تردید نیز قرار گرفت. در سال 1991 میلادی سیزده سال پس از اجرای سیاست اصلاحات و درهای باز در چین، هنوز چپ گرایی افراطی در شمار زیادی از مردم وجود داشت. همراه با فروپاشی اتحاد شوروی و تغییرات عظیم در اروپای شرقی، دیدگاهی نیز در داخل چین به وجود آمد مبنی بر این که مخاطرات تغییرات صلح آمیز، از زمینه های اقتصادی برمی خیزد.
در ماه ژانویه تا فوریه سال 2002 میلادی در زمانی حساس که پرسش این بود که آیا چین به مسیر گذشته نظام اقتصاد برنامه ای برمی گردد یا نه، دن شیائو پین از مناطقی از جمله وو چان، شن جن، جو هایی و شانگهایی بازدید و سخنرانی مهمی ایراد کرد. وی خاطر نشان کرد که نیروی تولید پایه قضاوت نظام کشور است و سوسیالیسم نیز می تواند اقتصاد بازار داشته باشد. از این پس، مردم چین بی تردید و قاطعانه مسیر توسعه اقتصادی و پیشبرد توسعه اجتماعی را پیمودند.
تا سال 2007 میلادی، ارزش کل تولیدات داخلی چین 6 درصد مجموعه ارزش کل تولیدات داخلی کشورهای جهان را تشکیل داد. میزان تجارت خارجی چین از کم تر از یک درصد به 8 درصد در سراسر جهان ارتقا و شمار فقیران کشور از 250 میلیون تن در سال 1978 میلادی به 20 میلیون نفر کاهش یافت.
بدیهی و اجنتاب ناپذیر است که باید برای اصلاحات بهایی پرداخت. امروزه چین با مسائل و چالش های بسیاری از جمله افزایش فاصله رفاهی بین شهرها و روستاها، ناکافی بودن انرژی در جایی و اسراف در مصرف آن در جایی دیگر و آلودگی محیط زیست روبرو است. با این وجود چین مصمم است همچنان در راه اصلاحات و درهای باز پیش رود و در جریان توسعه مسائل را حل کند.
در ماه سپتامبر امسال ون جیا بائو نخست وزیر چین در دومین مجمع سالانه داووس گفت: اصلاحات و درهای باز باید در جریان سازندگی و مدرنیزاسیون چین اجرا شود. او گفت: چین همچنان ضمن تعمیق اصلاحات در نظام اقتصادی، نظام اقتصاد کلان و نظام بازار را کامل تر خواهد کرد. درهای باز چین رو به خارج، سیاستی دراز مدت، همه جانبه و با منافع متقابل است. کامل تر بودن نظام، نیرومندتر بودن جامعه ، توسعه پایدار و باثبات و بازتر شدن درهای کشور به خارج، نه تنها به سود 1 میلیارد و 300 میلیون جمعیت چین است، بلکه در صلح و توسعه جهان نیز سهم بزرگ تری ایفا خواهد کرد.