طلب بخشش با تحمل درخت برروی دوش

در سالهای حکومت «کشورهای جنگجو» «لین شیانگ ژو» از کشور جائو به علت خدمات بر جسته ای که در امور خارجی کرد به عنوان صدر اعظام انتخاب شد و مقامش از سردار «لیان پو» که از معروفیت زیادی بر خوردار بود بالاتر رفت.

 این برتری لیان پو را به خشم آورد تا حدی که حاضر به اطاعت و فرمانبری از لین شیانگ ژو نشد،همه جا می گفت چنانچه با لین شیانگ ژو رو به رو شود آبروی او را خواهد برد.

 لین شیانگ ژو پس از شنیدن این خبر خود را از لیان پو دور نگه می داشت تا بر خوردی پیش نیاید.

مثلا اگر در راهی احتمال می داد که با او بر خورد خواهد کرد خود را کنار می کشید تا از چشم وز پنهان بماند. زیر دستان لین شیانگ ژو او را ملامت کردند و گفتند که نباید آنقدر ترس او باشد.

 لین شیانگ ژو پاسخ داد: من از پادشاه چین با آنهمه قدرت و کبکبه و دبدبه ای که دارد نمی ترسم،چطور ممکن است از سردار لیان پو وحشت داشته باشم؟ اما توجه داشته باشید که اتحاد و همبستگی وزیران با امیران سپاه است که کشور «چین» را از اندیشه تجاوز به کشور ما بر حذر می دارد، اگر دوستی و رابطه میان ما از هم پاشیده شود فقط می تواند به سود کشور چین تمام شود. ما باید مصالح ملی را در نظر بگیریم و نباید به نفس سر کش خود میدان بدهیم تا ما را اسیر خود کند.

 این سخن وقتی به گوش لیان پو رسید باعث پشیمانی شدید او شد.

 لذا لباس روی خود را در آورد و تنه درختی را به دوش گرفت و برای پوزش و طلب بخشش نزد لین شیایگ ژو رفت و عذرها خواست از آن به بعد لین شیانگ ژو و لیان پو دو یار صمیمی شدند.

 مثل «طلب بخشش با حمل درخت روی دوش» از داستان فوق آمده است و آن را در مورد اعتراف به اشتباه و طلب بخشش به کار مب برند.