وزارت امور خارجه چین امروز جمعه برابر با 24 سپتامبر/2 مهرماه، لیست حقایق مربوط به مداخله آمریکا در امور هنگ کنگ و حمایت واشنگتن از دردسر آفرینی های نیروهای ضد چین در هنگ کنگ را منتشر کرد؛ در این لیست حقایق، فهرستی از بیش از 100 حقیقت تکان دهنده مرتبط با اختلال آفرینی های آمریکا در هنگ کنگ در 5 گروه، دسته بندی شده است.

در حالیکه آمریکا نهایت تلاش خود را برای ردگیری پرسنل در کپیتال هیل (کنگره) و حفظ نظم داخلی در این کشور به کار می گیرد، اما از ارزش ها به عنوان پوششی جهت زیباسازی هرج و مرج در هنگ کنگ و توصیف شورشیان در این منطقه به عنوان مبارزان دموکراسی سوء استفاده می کند و کانال های مختلفی را در اختیار این نیروهای ضد چین فراهم می آورد؛ این رویکرد واشنگتن استانداردهای دوگانه آمریکا را کاملا برملا کرده است.

هدف آمریکا از تحریم هنگ کنگ ایجاد موانع در مسیر توسعه اقتصادی این منطقه و ایجاد و گسترش احساسات منفی میان مردم هنگ کنگ و تحریک تضاد و مخالفت میان هنگ کنگ و سرزمین اصلی چین است.

آمریکا تحریم هایی مالی را علیه دولت مرکزی چین و مقامات هنگ کنگ اعمال کرده است که این رویکرد واشنگتن، اهداف شوم و شیطانی آمریکا را بیش از پیش برملا می سازد ولی با این حال این رویکرد آمریکا، تلاشی بیهوده در مسیر جداسازی بین مردم هنگ کنگ و دولت مرکزی و دولت منطقه اداری ویژه هنگ کنگ محسوب می شود.

مجموعه حقایق انکارناپذیری وجود دارند که باعث می شوند سیاستمداران آمریکایی نتوانند در برابر این حقایق مقاومت کنند؛ این حقایق به طور کامل تلاش بیهوده آمریکایی ها برای ایجاد آشوب و هرج و مرج در هنگ کنگ را برملا می سازند.

درک این موضوع که وقوع آشوب های مختلف سال های گذشته در هنگ کنگ از اقدامات تحریک آمیز پشت پرده و تحت حمایت آمریکا جدایی ناپذیر بوده، چندان دشوار نیست! مسئولیت این دردسر آفرینی ها و موانع در روابط بین چین و آمریکا به طور کامل بر عهده آمریکاست!

می توان اینطور گفت که تمام آن چیزی که در هنگ کنگ اتفاق افتاد، نتیجه ذهنیت و طرز فکر توسعه نابرابر آمریکا در برابر توسعه چین بوده است.

همانطور که «برونو لومر» وزیر اقتصاد و دارایی فرانسه در مصاحبه اخیر خود با رسانه های خبری تاکید کرده است، آمریکا تنها یک نگرانی استراتژیک دارد و آن چین و مهار ظهور چین است!

حقیقت این است که آمریکا برای از سرگیری تبادلات طبیعی با چین، باید ذهن خود را آرام کند و نگاهی عینی و منطقی به توسعه چین داشته باشد و جنگ سرد و طرز تفکر مجمع صفر در قبال چین را به صورت کامل کنار بگذارد.

مثال های مربوط به مداخله آمریکا در امور داخلی دیگر کشورها فراوان است!

روسیه اخیرا اقدام به برگزاری انتخابات دومای دولتی کرده است. وزارت امور خارجه روسیه تاکید کرده است که مدارکی غیر قابل انکار در دست دارد که نشان می دهد غول دیجیتالی آمریکا قوانین این کشور را نقض کرده و به مداخله در روند آماده سازی و برگزاری انتخابات دومای دولتی روسیه مظنون است.

وب سایت «اسمارت وتینگ» (رای گیری هوشمند: Smart Voting) تاسیس شده از سوی «الکسی ناوالنی» اپوزیسیون روسی نیز تحت حمایت وزارت دفاع آمریکا (پنتاگون) قرار دارد.

ایران اغلب هدف مداخله آمریکا در امور داخلی خود قرار گرفته است؛ یک مثال معمولی در این رابطه به دهه 1950 میلادی و زمانی مربوط می شود که سرویس های جاسوسی و اطلاعاتی آمریکا با شاه ایران متحد شدند تا کودتا کنند و «محمد مصدق» نخست وزیر این کشور را که از نهضت ملی شدن صنعت نفت حمایت می کرد، برکنار کنند.

بعد از پیروزی انقلاب اسلامی بود که می توان گفت تمامی انتخابات پیاپی در ایران هدف دخالت های مختلف از سوی آمریکا قرار گرفته اند. آمریکا از حق انصاری رسانه های اجتماعی در راستای ایجاد شایعات مختلف جهت سیاهنمایی ایران استفاده می کند تا مردم را به برگزاری تظاهرات خیابانی و سرنگون کردن نظام ایران تحریک کند.

عجیب است که با وجود این حقایق انکارناپذیر، سیاستمداران آمریکایی مشتاق به مداخله در امور داخلی دیگر کشورها اغلب فریاد «دزد را بگیرید» سر می دهند و روسیه، چین و ایران و دیگر کشورها را به مداخله در انتخابات آمریکا محکوم می کنند!

این رویکرد آمریکا را حتی رسانه های غربی نیز نمی توانند تحمل کنند. برای مثال روزنامه انگلیسی «گاردین» یک بار با تسمخر گزارش داد که: «نگاه نکنید که آمریکا تا چه اندازه از دخالت های خارج از کشور عصبانی است چرا که خودشان (خود آمریکایی ها) متخصص این کار (دخالت در امور دیگر کشورها) هستند!»

مداخله گری های فاحش آمریکا در امور داخلی دیگر کشورها را می توان در سراسر جهان مشاهده کرد که برای مثال عبارتند از جنگ های به راه افتاده از سوی آمریکا در افغانستان، عراق، لیبی، سوریه و سایر کشورها، کنترل از راه دور «بهارعربی» در آسیا و آفریقا، هدایت انقلاب رنگی در کشورهای اوراسیایی و تبلیغ دکترین «مونرو» در آمریکای لاتین.

حقیقت این است که در پشت پرده تمامی انواع جنگ ها، آشفتگی ها و بحران های جهان امروز، همواره دست هژمونیک و سلطه جویانه آمریکا وجود داشته است. مداخله گری های واشنگتن به اسم دموکراسی باعث ایجاد فجایع حقوق بشری زیادی شده است و باید گفت که در جهان امروز، این آمریکاست که کانون و سرچشمه  فاجعه های جهانی محسوب می شود.