«بیو گراسکاپ» استاد علوم سیاسی دانشگاه کالیفرنیا در مصاحبه با خبرگزاری تسنیم تاکید کرد: دموکراسی آمریکایی هرگز به طور ماهوی و ذاتی وجود نداشته و این دموکراسی همواره پلوتوکراتیک بوده است .

ر اینجا به متن کامل این مصاحبه اشاره می کنیمتسنیم: فشار دموکرات ها در کنگره برای استیضاح ترامپ برای دومین بار با مقاومت در مجلس سنای آمریکا روبرو می شود، به طوری که قانونگذاران ارشد هر دو حزب مخالفت خود را اعلام کرده اند. ارزیابی شما درباره مطرح شدن بحث استیضاح چیست؟

گراسکاپ: احساس استیضاح منعکس کننده وجود دوقطبی کلی در سیاست طرفدار ترامپ-مخالف ترامپ است. نکته جالب تر بحث بین طرفداران جنبش ضد ترامپ است، این یک بحث استراتژیک در مورد مزایای سیاسی استیضاح در مقابل تمایل به اظهارنظر درباره پاسخگو کردن ریاست جمهوری است. صرف نظر از این مساله، واضح است که مجلس سنا در صورت ارسال مفاد استیضاح برای آنها، نقش خود را ایفا نخواهد کرد. پلوسی مفاد استیضاح را اعلام کرد، بنابراین برای کمیته ملی دموکرات (که حزب دموکرات را اداره می کند) واضح است که پاسخگو کردن ترامپ از طریق استیضاح یک استراتژی سیاسی پیروزمندانه است.

تسنیم: سال هاست که اعتماد آمریکایی ها نسبت به دموکراسی به شدت از دست رفته است آن هم به واسطه سیستمی که در مقاطع مختلف، پیروزی را به روسای جمهور جمهوریخواهی تقدیم کرده است که آرای مردمی را از دست داده اند. به نظر می رسد این سیستم زمینه لازم برای دستکاری در آرا مردمی را از طریق آرا الکترال فراهم آورده و یک کنگره تقلبی ساخته شده است تا از منافع ایالتهای محافظه کار حفاظت کند. اما به نظر می رسد اعتقاد و اطمینان به روند برگزاری انتخابات ریاست جمهوری به خودی خود در میان تعداد زیادی از رای دهندگان از بین رفته است، آن هم پس از شکست ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری نوامبر در برابر رقیب دموکرات خود، جو بایدن، با ثبت رکورد 7 میلیون رأی اختلاف. نابرابری، نژادپرستی و قطب گرایی، دموکراسی آمریکا را نابود کرد. نظر شما در این باره چیست؟ دلایل فرسایش دموکراسی ایالات متحده چیست؟

گراسکاپ: دموکراسی آمریکایی هرگز به طور ماهوی و ذاتی وجود نداشته و این دموکراسی همواره پلوتوکراتیک بوده است (توسط ثروتمندان اداره می شده است.) چیزی که فرسایش یافته و با چالش جدی روبرو است، اشکال نهادی دموکراسی است که به طور معمول از چپ ضد سرمایه داری نشات می گیرد. اکنون تهدید از سوی جناح راست سیاسی نشات گرفته است، که پس از سه دهه پوپولیسم فاشیستی (که اکنون فعالان اصلی جریان جمهوریخواه به آن پیوسته اند) علیه نهادهای دولت فدرال، توسط دونالد ترامپ هدایت می شود. او توانسته است این عناصر فاشیست را در طبقه حاکم متقاعد کند (که در سال 2016 طبقه فقیر کارگر به آن پیوستند)، و او علی رغم خودشیفتگی آشکار و ارزشها و منافع پلوتوکراتیک، قهرمان آنها است. این جنبش به رهبری ترامپ، فعالیت های فاشیستی را برای نئونازی ها، ناسیونالیست های سفیدپوست، زن ستیزان و متعصبان مذهبی که از اواسط دهه 1960 در حاشیه سیاسی فعالیت می کردند، ایمن ساخته است. اکنون مشخص شده است که پس از تلاش آشکار کودتا توسط ترامپ، طبقه حاکم آمریکا دیگر از شخصی (ترامپ) استفاده نمی کند.

تسنیم: برخی از رسانه ها در ایالات متحده آمریکا روز حمله به کنگره را "روز شرم آمریکا" نامیده اند. آنها فقط اوباش را مقصر ندانستند بلکه ترامپ که آتش این شعله را روشن کرد و همکاران بی مسئولیتش که شعله های آتش را برافروختند"، مقصر می دانند. آیا ایالات متحده در روزهای آینده شاهد تخریب سیاسی بیشتری خواهد بود؟

گراسکاپ: بله، "تخریب سیاسی" قبلاً در ایالات و مکان های محلی گسترش یافته است، جایی که "نهادهای امنیتی" کمتر برای مقابله با تروریسم از سوی جناح راست سیاسی مورد حمایت قرار گرفته اند. همانطور که مهم است، نیروهای امنیتی هم اکنون در اماکن ایالتی و محلی همکاری فعال با سیاست فاشیست دارند (حتی در کودتای کنگره) که "عملکرد امنیتی" آنها را به شدت به خطر می اندازد. آنچه به نظر می رسد پس از رفتن ترامپ اتفاق بیفتد، یک استراتژی فعال "جنگ چریکی" است زیرا "حمله مستقیم" به واشنگتن شکست خورده است.