در زبان چینی ضرب المثلی وجود دارد که می گوید: «همه در مقایسه خود با دیگران آه می کشند». این معادل ضرب المثل فارسی «مرغ همسایه را غاز دیدن» است.
در حقیقت مقایسه خود با خود هم کار سختی است. دانش آموزی که در امتحانی نمره نوزده گرفته، حتما می خواهد دفعه بعد نمره بیست بگیرد. ورزشکاری که در مسابقات قبلی صد متر را در ده ثانیه دویده آروز می کند در مسابقه بعدی این مسافت را در کمتر از ده ثانیه بدود. شطرنج بازی که امسال مقام اول استانی را کسب کرده حتما دوست دارد در سال آینده مقام اول کشوری را کسب کند. اما مشکل این است که وقتی دانش آموز نمره بیست را می گیرد، ورزشکار به حداکثر قدرت بدنی اش می رسد و شطرنج باز مقام اول جهان را کسب می کند، بعد از آن باید چه کار کند؟
نمره بیست بالاترین نمره ای است که در یک امتحان می شود گرفت و قهرمانی جهان هم بهترین رتبه برای یک ورزشکار است. کسانی که به قله یک کوه می رسند و دیگر نقطه بالاتری برای صعود ندارند، غیر از اندکی توقف در آنجا فقط یک راه برگشت و پایین آمدن دارند. می توان گفت پایین رفتن از قله اجباری است؛ زیرا همه چیز در حال حرکت و پیشرفت است و هیچ کس تا ابد جوان نمی ماند. هیچ کسی تا ابد دانشمندترین و باهوش ترین و همیشه پیروز نخواهد بود.
برای همین باز در چین گفته می شود: شهرت و افتخار باری است که راه آینده انسان را دشوار تر می کند.
انسان هر چه بالاتر برود، شدیدتربه زمین می افتد.
شعر فارسی در این باره:
نردبان زندگی ما و منی است
عاقبت این نردبان بِشکستنی است
هر که اندر پلّه اش بالا نشست
استخوانش سخت تر خواهد شکست
از این رو وقتی یک قهرمان جهان در مقابل آدم گمنامی شکست می خورد، در چین می گویند: فردِ گمنام به خاطر سَبُک باری پیروز شد.
پس وقتی نتایجی که به دست می آوریم کم کم تبدیل به بار سنگینی بر روی دوشِمان می شود و مقایسه انسان با خودش کار سخت تری می شود، آیا باید دست از تلاش کشید؟
البته که نه! به تغییر فصل ها توجه کنید. با آن که بهار امسال زیبایی بی نظیری دارد، اما بهار سال آینده هم سرِ موقع فرا می رسد. به کوه و زمین توجه کنید. قله کوه روزی به دشت تبدیل می شود و روزی سطح دریا قله کوه خواهد شد. مگر چه چیزی در جهان برای برترین بودن و تغییر نیافتن آفریده شده و کدام دشت همیشه دشت مانده و کوه نشده است؟
زندگی به معنی راهِ مدام است. زندگی یک دوی امدادی بی پایان است. با این که زمانی می رسد که مثل گذشته تند و سریع نمی دویم، اما باید با تمام نیرو مسیر را تا خط پایان ادامه دهیم و چوبی را که در دست داریم به نفرِ بعدی تحویل بدهیم.
از این رو ما نباید به خاطر ترس از احتمالِ از دست دادن، دست از تلاش برای به دست آوردن بکشیم. نباید از شکست خوردن پس از پیروزی های پیوسته افسرده شویم. نباید از این که دیگر جوان نیستیم، غمگین شویم. زیرا زمانی که جوان بودیم، پیروز هم شده ایم و از همان لحظات در تاریخ لذت برده ایم.