در بازی های المپیک مکزیک سال 1968، جان استفن اخواری دونده دوی ماراتون تاتزانیا در حالی که رانش آسیب دیده بود، همه مسیر مسابقه ماراتون را دوید. او با روحیه تسلیم ناپذیر خود روحیه بازی های المپیک را بار دیگر به جهانیان نشان داد. اکنون 40 سال پس از آن روز در آستانه برگزاری بازی های المپیک پکن، این قهرمان با سابقه به عنوان مهمان رادیوی بین المللی چین به چین آمد. خبرنگار رادیو یاد شده در تمام طول مسیر سفر قهرمان با سابقه به چین همراه او بود و رشته گزارش هایی را از این سفر با عنوان " قهرمان آمده است " تهیه کرده که بخشی از آن را به سمع شما می رسانیم.
صد سال بازی المپیک معام بی قهرمان و بی تشویق نبوده است.
اما 40 سال پیش این تشویق ها گویی فقط برای یک نفر یعنی اخواری دونده ماراتون از تانزانیا بود. او در حالی که رانش آسیب دیده بود، در فلات شهر مکزیکو سرسختانه حرکت می کرد و با تحمل درد شدید، تمام مسیر 42 کیلومتر و 195 متری را به پایان رساند.
همراه با نزدیک شدن تاریخ برگزاری بازی های المپیک2008 پکن، شهرت این قهرمان بازی های المپیک از 40 سال پیش نیز روز به روز بیشتر می شود. گائو جیا تون دوست کوچکی از یک کودکستان دهکده بازی های آسیایی پکن است که امسال چهار سال دارد. موقعی که خبرنگار از دوستان کوچک پرسید که آیا می دانید اخواری کیست؟ او پیش از همه جواب داد: "من پدر بزرگ اخواری را می شناسم. او زخمی شد، اما تا آخر مسابقه دوید. ما همه او را دوست داریم . من عکس او را به کودکستان هم آورده ام ، ما باید از او بیاموزیم که حتی با تحمل درد شدید هم بدویم"
شاید به نظر دوستان کوچک ، این پدر بزرگ یک قهرمان جدید باشد اما در قلوب سالخوردگان زیادی در چین ، اخواری همواره یک الگو است که آنها را تشویق می کند. گه شیائو شیا یک کارمند بازنشسته پکنی است که درباره اخواری به خبرنگار می گوید :
" ما پس از شنیدن درباره کار قهرمانانه اخواری بسیار هیجان زده شدیم ، به نظر من با وجود آن که ما او را در محل مسابقه ندیدیم، اما در واقع در قلبمان همه می خواستیم بایستیم و او را تشویق کنیم. روحیه او واقعا قابل تحسین است یعنی روحیه حقیقی بازی های المپیک که باید با تمام نیرو تلاش می کرد و هرگز از پا ننشت و با تمام نیروی خود موفقیت بهتر را به دست آورد. از این رو ما باید از او بیاموزیم و به سالخودگی تن ندهیم و چنین روحیه ای را حفظ کنیم. "
به غیر از مردم عادی، بسیاری از شخصیت های مشهور در چین نیز از روحیه این قهرمان به هیجان می آیند ، یو هون مین خواننده ستاره یکی از آنها است.
این ترانه را یو هون مین با صرف سه شبانه روز وقت و انرژی به ویژه برای اخواری به وجود آورده است. او هنگام اشاره به هدف اصلی خلق این ترانه ، می گوید :
"به نظر من این روحیه تسخیر ناپذیر بسیار هیجان انگیز بود. به همین دلیل فکر کردم که ترانه ای را در تمجید روحیه اخواری بسازم. خیلی از آهنگ سازان ترانه های زیادی برای بازی های المپیک آفریده اند اما اکثرا در آنها ورزشکاران را به رسیدن به قهرمانی و تلاش برای کسب مدال طلا تشویق می کنند. ولی به نظر من هنوز آهنگ و ترانه ای در توصیف روحیه ورزشکاری که پس از آسیب دیدن از آنجا که نماینده کشورش است، خود را موظف به تمام کردن مسیر مسابقه می داند، ننوشته است. برای همین من تصمیم گرفتم این کار را بکنم."
فیلم برداری نماهنگ "قهرمان" سبب نخستین سفر اخواری به چین شد. در دسامبر سال 2007 ، او برای اولین بار به پکن آمد. یو هون مین می گوید وقتی اخواری تصاویر خود در سال 1968 را می دید، اشک ریخت. او از این ترانه خوشش آمد. یو هون مین به خبرنگار می گوید:
"من این ترانه به او یاد ندادم اما او می توانست بیت ترجیع بند آن را بخواند. چرا که مترجم آن را جمله به جمله برای او ترجمه می کرد. او به دقت به ترجمه مترجم گوش می کرد و متوجه می شد که ترانه روحیه تسلیم ناپذیر او را توضیح می دهد."
وان هویی یو یک بازیگر مورد علاقه مردم است که در نماهنگ "کسی که شور و شوق قهرمانی را ادامه می دهد" بازی کرده است. این پسربچه زیبا که قبلا ورزشکار بوده، درباره روند ضبط این نماهنگ به خبرنگار گفت:
من اخواری را دیده ام و او را خیلی دوست دارم. وقتی که با او دست دادم، یک قدرت و اراده خاص را در او احساس کردم. روزی که ما این نماهنگ را ضبط می کردیم، من همیشه همراه او بودم. آن موقعی که او مسیر دو و میدانی را دید، نشست و با دستش زمین و پیست دو را لمس کرد. احساس کردم که او به پیست دو خیلی علاقه دارد.
وان هویی یو قبلا یک تندیس مسی کدوی قلیانی به عنوان هدیه به اخواری داده بود. او می گوید همه ما مردم چین به گذشته پرشور و هیجان اخواری احترام می گذاریم. وان هویی یو وقتی شنید که اخواری بار دیگر به پکن می آید، خیلی خوشحال شد.
می خواستم همراه با او بار دیگر نماهنگ را تماشا کنیم. من آرزو دارم که در
پکن دو باره او را ببینم و از صمیم قلب به او ادای احترام کنم.
در ماه ژوئن سال 2008 جان استفان اخواری که به عنوان شنونده رادیوی بین المللی چین در"مسابقه دانستنی ها درباره بازی های المپیک 2008 پکن" برنده شده بود، بار دیگر به چین آمد.
خبرنگار ما در راه فرودگاه بین المللی پکن از جائو چین گوان راننده ماشین پرسید که آیا او ورزشکاری را می شناسد که علی رغم آسیب دیدن، مسابقه را تا پایان ادامه داد؟ آقای جائو گفت:
می شناسم، می شناسم، او یک دونده تانزانیایی ماراتون بود که در حالی که رانش آسیب دیده بود، همه مسیر مسابقه را دوید. او در جهان خیلی معروف است.
خبرنگار پرسید: شما می دانید که اسم آن دونده چیست؟
آقای جائو: اخواری!
خبرنگار: حالا ما برای استقبال او به فرودگاه می رویم. شما به زودی می توانید او را ببینید.
آقای جائو: مایه افتخار من است که می توانم از او استقبال کنم. غافلگیر شدم. خیلی خوشحالم که او را می بینم.
امروز پس از ملاقات شش ماه گذشته ،ما بار دیگر این قهرمان المپیک را دیدیم در حالی که رفتار و برخوردش مثل همان موقعی بود که او ورزشکار بود. وقتی او را در فرودگاه پیدا کردیم با هیجان و ذوق زدگی آفریقایی علاقه اش را به شهر پکن نشان داد و با زبان چینی ناپخته گفت:
سلام، پکن، من آمدم!
این سفر اخواری خیلی سخت بوده است. او ابتدا با ماشین از خانه اش به مرکز شهرستان و از آنجا به آروشا رفته و سپس با قطار از آورشا دارالسلام پایتخت تانزانیا رسیده بود. از آنجا با هواپیما از پایتخت تانزانیا به دوحه پایتخت قطر رسیده و در فرودگاه دوحه با هواپیمای دیگری به پکن آمده بود. این مسیر طولانی برای یک پیرمرد آفریقائی راحت نیست. اما خودش به ما می گوید از این که بار دیگر هوای المپیکی پکن را استنشاق می کند، خستگی اش کاملا از بین می رود. می گوید وقتی به المپیک فکر می کند، احساس خوبی پیدا می کند و خوشحال می شود. او به شوخی می گوید شاید اصلا من برای المپیک به دنیا آمده ام، ظاهرا هر جا المپیک برپا است، من هم همراه آن هستم.
شور و شوق و هیجان اخواری مسری است و به اطرافیان هم سرایت می کند. ظرف 40 سال گذشته ،شور و هیجان بی پایان اخواری مردم شهرها و کشورهای برگزار کننده المپیک را تشویق کرده است. دیدار او از پکن هم حتما مردم چین را تشویق می کند تا سهم خودشان را برای بازی های المپیک 2008 پکن ادا کنند. نگاه کنید! قهرمان آمد!