چن سی یو در سال 2004 به مدت دو ماه معلم دوره زبان انگلیسی بود. او در این مدت کوتاه عاشق چین و کودکان چینی شد. او می گوید: "این بچه ها را دوست دارم. سپس برای انجام تحصیلم در دانشگاه به آمریکا بازگشتم. پس از فارغ التحصیل شدن تصمیم گرفتم برای تدریس زبان انگلیسی به چین بیایم."
او که در سال 2005 تازه فارغ التحصیل شده بود، به شرکتی بین المللی که معلمان داوطلب را به مناطق مختلف جهان اعزام می کند، پیوست. از این طریق چن سی یو وارد دبیرستان اول یاد شده در شهر بائو توی منطقه خودمختار مغولستان داخلی چین شد.
به سبب تفاوت فرهنگی بین چین و آمریکا، هر بار که به فروشگاه و یا سوپرمارکت می رفت، با چشم های کنجکاو چینیان مواجه می شد که باعث رنجش خاطر چن می شد.
او می گوید: "اوایل خیلی تعجب می کردم. همه طوری به من نگاه می کردند که انگارمن یک ستاره هستم. این روش زندگی متفاوت است و ابتدا نمی توانستم با آن موافق باشم."
البته او بعدها به تدریج به رفتار گرم افراد محلی عادت کرد. او با محلی ها دوست شده و می داند که آنان بسیار مهربان هستند.
چن سی یو با روش تفریح، زبان انگلیسی را تدریس می کند تا علاقه کودکان نسبت به زبان انگلیسی افزایش یابد. او در ساعات فراغت شاگردان را به خانه خود دعوت می کند، برایشان غذاهای آمریکایی می پزد و با آن ها درباره فرهنگ آمریکا حرف می زند.
جان جین یکی از شاگردان او می گوید: "او خیلی خوب است و واقعا بعضی چیزهای عملی مانند فرهنگ آمریکا و شیوه استفاده از زبان انگلیسی را به ما یاد می دهد. در ضمن از طریق بازی کردن ما را در مقاله نوشتن راهنمایی می کند."
روش تدریس چن سی یو مورد تقدیر همکاران قرار گرفته است. لیو شی دون، معلم زبان انگلیسی می گوید که با آمدن چن سی یو، سطح مکالمه و شنیدن دانش آموزان بسیار ارتقا یافته است.
به غیر از کار، زندگی چن بسیار متنوع است. او به زودی به زندگی در چین عادت کرده است. او سال گذشته در جمعی از دوستان، با دوست پسر چینی اش برخورد کرد. او با خوشحالی به خبرنگار می گوید: "خوشبختانه به شهر بائو تو آمدم. در این جا من دوستان زیادی دارم و با یک محلی نامزد شده ام. سال آینده ما ازدواج خواهیم کر